1. Slightly winsomely said yesterday power cut.
[ترجمه گوگل]کمی به طرز عجیبی گفت دیروز قطع برق
[ترجمه ترگمان]Slightly winsomely دیروز گفت که قدرت دیروز کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Slightly winsomely دیروز گفت که قدرت دیروز کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Jiang Xiao by the female unique gentle, sympathizes winsomely, is comforting the baby who these are ignorant of affair.
[ترجمه گوگل]جیانگ شیائو توسط زن منحصر به فرد ملایم، همدردی winsomely، به نوزادی که اینها از امر بی اطلاع هستند دلداری می دهد
[ترجمه ترگمان]جیانگ Xiao از طرف زن مهربان و لطیف، با همدردی winsomely،، به کودکی که از این ماجرا بی اطلاع هستند Xiao می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جیانگ Xiao از طرف زن مهربان و لطیف، با همدردی winsomely،، به کودکی که از این ماجرا بی اطلاع هستند Xiao می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. "I would like to perform in front of the Queen so I could make her heart melt, " said Steel, winsomely.
[ترجمه گوگل]استیل با عصبانیت گفت: "من دوست دارم جلوی ملکه اجرا کنم تا بتوانم قلب او را آب کنم "
[ترجمه ترگمان]استیل، winsomely می گوید: \"من دوست دارم در مقابل ملکه عمل کنم تا بتوانم او را ذوب کنم\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استیل، winsomely می گوید: \"من دوست دارم در مقابل ملکه عمل کنم تا بتوانم او را ذوب کنم\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Throws over the upper body the national flag, Yao is smiling brightly winsomely, she does not stop bows in thanks to the audience.
[ترجمه گوگل]پرچم ملی را روی بالاتنه پرتاب می کند، یائو به طرز شگفت انگیزی لبخند می زند، او به لطف تماشاگران تعظیم نمی کند
[ترجمه ترگمان]یائو در حالی که بر روی بدنه بالایی پرچم ملی خم شده بود، با خوشحالی لبخند می زد، اما به خاطر شنوندگان bows را متوقف نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یائو در حالی که بر روی بدنه بالایی پرچم ملی خم شده بود، با خوشحالی لبخند می زد، اما به خاطر شنوندگان bows را متوقف نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In Paralympic Game's athletic field, Jiangsu girl Yao has won the Chinese regiment winsomely in the bird nest the first gold medal.
[ترجمه گوگل]در زمین ورزشی بازی پارالمپیک، دختر جیانگ سو یائو، اولین مدال طلا را در هنگ چینی در لانه پرنده به دست آورد
[ترجمه ترگمان]در مسابقات ورزشی پارالمپیک، دختر Jiangsu، یائو، در اولین مدال طلا، برنده مدال طلای هنگ چینی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مسابقات ورزشی پارالمپیک، دختر Jiangsu، یائو، در اولین مدال طلا، برنده مدال طلای هنگ چینی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Suggested that small in domestic reads off in a big way winsomely four, after the undergraduate course graduates, applies for France Conservatory again.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد می شود که در داخل کشور کوچک به روشی بزرگ، چهار نفر، پس از فارغ التحصیلان دوره کارشناسی، دوباره برای کنسرواتوار فرانسه درخواست دهند
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه فارغ التحصیلان دوره لیسانس پس از فارغ التحصیلان دوره لیسانس می توانند مجددا به کنسرواتوار فرانسه مراجعه کنند، پیشنهادی که در سطح داخلی به طور متوسط مورد مطالعه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه فارغ التحصیلان دوره لیسانس پس از فارغ التحصیلان دوره لیسانس می توانند مجددا به کنسرواتوار فرانسه مراجعه کنند، پیشنهادی که در سطح داخلی به طور متوسط مورد مطالعه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The invited first session of hundred-flowers award movie queen wishes hopes winsomely, was once continual three sessions to obtain the hundred flowers movie queen)!
[ترجمه گوگل]اولین جلسه دعوت شده از فیلم جایزه صد گل ملکه آرزوهای موفقیت آمیز دارد، یک بار سه جلسه مستمر برای به دست آوردن ملکه فیلم صد گل) بود!
[ترجمه ترگمان]اولین جلسه دعوت از یکصد گل جایزه ملکه (آرزوهای ملکه)، زمانی بود که سه جلسه برای به دست آوردن صد گل برای ملکه (ملکه)برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولین جلسه دعوت از یکصد گل جایزه ملکه (آرزوهای ملکه)، زمانی بود که سه جلسه برای به دست آوردن صد گل برای ملکه (ملکه)برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید