1. "I don't know if it's winnable or unwinable," Gutman said.
[ترجمه گوگل]گاتمن گفت: «نمیدانم برنده شدنی است یا غیرقابل پیروزی
[ترجمه ترگمان]gutman گفت: \" نمی دانم it یا unwinable است یا نه \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]gutman گفت: \" نمی دانم it یا unwinable است یا نه \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There are unlosable cases, winnable cases, arguable cases and hopeless cases.
[ترجمه گوگل]موارد غیرقابل شکست، موارد قابل پیروزی، موارد قابل بحث و موارد ناامید کننده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]پرونده های unlosable، پرونده های winnable، موارد قابل بحث و موارد نا امید وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرونده های unlosable، پرونده های winnable، موارد قابل بحث و موارد نا امید وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Both games are winnable fixtures, according to Carew, who claims the Villa camp are not shy on confidence.
[ترجمه گوگل]به گفته Carew، که ادعا می کند کمپ ویلا از اعتماد به نفس خجالتی نیست، هر دو بازی مسابقاتی هستند که قابل برد هستند
[ترجمه ترگمان]به گفته Carew، هر دو این بازی ها وسایل winnable هستند که ادعا می کنند که این ویلا از اعتماد بنفس کمتری برخوردار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به گفته Carew، هر دو این بازی ها وسایل winnable هستند که ادعا می کنند که این ویلا از اعتماد بنفس کمتری برخوردار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They're wondering why we're not putting resources in winnable states.
[ترجمه گوگل]آنها تعجب می کنند که چرا ما منابع را در ایالت های برنده قرار نمی دهیم
[ترجمه ترگمان]آن ها متعجب هستند که چرا ما منابع را در کشورهای winnable قرار نمی دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها متعجب هستند که چرا ما منابع را در کشورهای winnable قرار نمی دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Only the Tories increased the number of their ethnic minority candidates, selecting two, moreover, for winnable seats.
[ترجمه گوگل]فقط محافظهکاران تعداد نامزدهای اقلیت قومی خود را افزایش دادند و دو کرسی را برای برنده شدن انتخاب کردند
[ترجمه ترگمان]تنها حزب محافظه کار، تعداد نامزدهای اقلیت قومی خود را افزایش داد و دو تن از آن ها را برای کرسی های winnable انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها حزب محافظه کار، تعداد نامزدهای اقلیت قومی خود را افزایش داد و دو تن از آن ها را برای کرسی های winnable انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Villa have found their best form of the season at just the right time and have two eminently winnable home games next up.
[ترجمه گوگل]ویا بهترین فرم فصل خود را درست در زمان مناسب پیدا کرده است و دو بازی خانگی فوقالعاده با پیروزی در آینده دارد
[ترجمه ترگمان]ویلا در زمان مناسب بهترین فرم خود را در این فصل پیدا کرده و دارای دو بازی خانگی برجسته ای است که در کنار آن ها برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ویلا در زمان مناسب بهترین فرم خود را در این فصل پیدا کرده و دارای دو بازی خانگی برجسته ای است که در کنار آن ها برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We have a good chance to stay in the Premier League as we have winnable games left.
[ترجمه گوگل]ما شانس خوبی برای ماندن در لیگ برتر داریم زیرا بازیهای قابل پیروزی باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]ما شانس خوبی برای ماندن در لیگ برتر داریم چون بازی های winnable باقی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما شانس خوبی برای ماندن در لیگ برتر داریم چون بازی های winnable باقی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Now, he'll go down in history as the guy who lost two entirely winnable Senate races in Virginia.
[ترجمه گوگل]اکنون، او به عنوان فردی که در دو مسابقه سنا در ویرجینیا به طور کامل برنده شد، در تاریخ ثبت خواهد شد
[ترجمه ترگمان]او در تاریخ به عنوان کسی که دو مسابقه کامل سنا را در ویرجینیا از دست داده بود سقوط خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در تاریخ به عنوان کسی که دو مسابقه کامل سنا را در ویرجینیا از دست داده بود سقوط خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But Mr. Ritter had been raising money at a steady clip and insisted Wednesday that the November election was absolutely winnable.
[ترجمه گوگل]اما آقای ریتر در یک کلیپ ثابت پول جمع آوری کرده بود و روز چهارشنبه اصرار داشت که انتخابات نوامبر کاملاً قابل پیروزی است
[ترجمه ترگمان]اما آقای ریتر در یک گیره ثابت پول برداشت و روز چهارشنبه اصرار داشت که انتخابات نوامبر کاملا winnable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما آقای ریتر در یک گیره ثابت پول برداشت و روز چهارشنبه اصرار داشت که انتخابات نوامبر کاملا winnable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. One win, one draw and a loss wasn't good enough and I'm disappointed as they were three winnable games.
[ترجمه گوگل]یک برد، یک تساوی و یک باخت به اندازه کافی خوب نبود و من ناامید هستم زیرا آنها سه بازی قابل برد بودند
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها برنده می شود، یک نقاشی و یک ضرر کافی نبود و من از سه بازی winnable ناامید شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها برنده می شود، یک نقاشی و یک ضرر کافی نبود و من از سه بازی winnable ناامید شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The first is that nuclear war is possible; the second is that it is winnable.
[ترجمه گوگل]اول این که جنگ هسته ای ممکن است دوم این که برنده شدنی است
[ترجمه ترگمان]اولی این است که جنگ هسته ای امکان پذیر است؛ دوم اینکه it است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولی این است که جنگ هسته ای امکان پذیر است؛ دوم اینکه it است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید