windswept

/ˈwɪnˌswept//ˈwɪndswept/

معنی: بر باد رفته، بادزده، بوسیله باد جارو شده
معانی دیگر: بر باد رفته، بوسیله باد جارو شده، بادزده، در معرض بادهای شدید، بادزده، پربوران، بادخور، باد رفته

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: exposed or subjected to the wind; windy or windblown.

- a windswept coast
[ترجمه گوگل] یک ساحل بادگیر
[ترجمه ترگمان] یک ساحل شنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. We stood on the windswept ridge and looked down at the valley below.
[ترجمه گوگل]روی خط الراس بادگیر ایستادیم و به دره پایین نگاه کردیم
[ترجمه ترگمان]به سمت دره سرازیر شدیم و به دره پایین نگاه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The house stands on a bleak, windswept moor.
[ترجمه گوگل]خانه بر روی یک لنگه تاریک و بادگیر قرار دارد
[ترجمه ترگمان]خانه در آن خلنگ زار، آشفته و دلگیر، می ایستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We drove down to the windswept Atlantic coast of Portugal.
[ترجمه گوگل]ما به سمت سواحل بادگیر اقیانوس اطلس پرتغال حرکت کردیم
[ترجمه ترگمان]ما به ساحل آتلانتیک windswept در پرتغال رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The surrounding countryside is windswept and rocky.
[ترجمه گوگل]حومه اطراف بادگیر و صخره ای است
[ترجمه ترگمان]حومه اطراف آن، آشفته و ناهموار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Strange, windswept cliffs of sandstone break through rolling hills of soft, powdery soil.
[ترجمه گوگل]صخره‌های ماسه‌سنگ عجیب و غریب، تپه‌های غلتشی از خاک نرم و پودری را می‌شکنند
[ترجمه ترگمان]صخره های عجیبی که در صخره های شنی ایجاد شده بود از میان تپه های شنی نرم و گرد و خاک عبور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hasty rides at midnight along windswept cliffs, a King falling into darkness, prophecies of doom.
[ترجمه گوگل]سواری عجولانه در نیمه شب در امتداد صخره های بادگیر، پادشاهی که در تاریکی می افتد، پیشگویی های عذاب
[ترجمه ترگمان]در نیمه شب به سرعت حرکت می کند، و یک پادشاه در تاریکی سقوط می کند و پیشگویی مرگ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The surrounding countryside is windswept and rocky, moss-bedecked flints sticking out of the ground like primitive blades.
[ترجمه گوگل]حومه اطراف بادگیر و سنگ‌های سنگی است که از خزه‌ها مانند تیغه‌های بدوی بیرون آمده‌اند
[ترجمه ترگمان]گرد و خاک اطراف آن ناهموار و ناهموار و پوشیده از خزه است و مثل تیغه های اولیه از زمین بیرون زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Light a candle there on a windswept night, and you might just catch a glimpse of him.
[ترجمه گوگل]در یک شب بادگیر آنجا شمعی روشن کنید، و ممکن است نگاهی اجمالی به او بیندازید
[ترجمه ترگمان]یک شمع روشن در شب ناپدید می شود و ممکن است فقط یک نظر او را جلب کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A story of indiscretion and retribution set in windswept Cornwall.
[ترجمه گوگل]داستان بی احتیاطی و انتقام در کورنوال بادگیر اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]یک داستان of و مجازات در کورنوال را به وجود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There, on a dusty windswept plain, a small wooden statue of a man in robes teeters upon a short pole.
[ترجمه گوگل]در آنجا، در دشتی گرد و غباری که باد می‌برد، مجسمه‌ای چوبی کوچک از مردی عبایی بر روی یک تیرک کوتاه می‌چرخد
[ترجمه ترگمان]در آنجا، روی یک حرکت سریع و خاکی، مجسمه چوبی کوچکی از یک مرد با ردای کوتاه بر سر یک میله کوتاه قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Colours echo with overtures of country lane rambles, windswept beaches and wild flower-filled meadows.
[ترجمه گوگل]رنگ‌ها با تداعی‌کننده‌هایی از مسیرهای روستایی، سواحل بادگیر و علفزارهای پر از گل وحشی منعکس می‌شوند
[ترجمه ترگمان]رنگ ها بازتاب شده با overtures از lane، rambles، سواحل آشفته، و چمنزارهای پر شده از گل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rain - washed and windswept, sumac brightens as it nears peak season.
[ترجمه گوگل]باران - شسته و باد رفته، سماق با نزدیک شدن به فصل اوج درخشان می شود
[ترجمه ترگمان]باران شسته شده و باد، با نزدیک شدن به فصل اوج، برق می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We stand on a lonely, windswept point on the northern shore of France.
[ترجمه گوگل]ما در نقطه ای تنها و بادگیر در ساحل شمالی فرانسه ایستاده ایم
[ترجمه ترگمان]ما بر روی یک نقطه تنها در ساحل شمالی فرانسه ایستاده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The western shore of the windswept Isle of Lewis in the Outer Hebrides is dominated by jagged, rocky cliffs and roiling Atlantic waves.
[ترجمه گوگل]ساحل غربی جزیره بادگیر لوئیس در هبریدهای بیرونی تحت تسلط صخره های ناهموار و سنگی و امواج خروشان اقیانوس اطلس است
[ترجمه ترگمان]ساحل غربی جزیره windswept در the بیرونی توسط صخره های دندانه دار، صخره ای و امواج اقیانوس اطلس احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Shetland Islands'rolling green hills, treeless and windswept, have a tranquillity that can't be explained.
[ترجمه گوگل]تپه های سرسبز جزایر شتلند، بی درخت و بادگیر، آرامشی دارند که قابل توضیح نیست
[ترجمه ترگمان]جزایر شتلند، تپه های سبز، بی درخت و windswept، آرامشی دارند که نمی توانند توضیح داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بر باد رفته (صفت)
lorn, windswept

بادزده (صفت)
windswept, windblown

بوسیله باد جارو شده (صفت)
windswept

انگلیسی به انگلیسی

• exposed to winds, tousled from the wind
a windswept place is exposed to strong winds.
someone who looks windswept has untidy hair because they have been out in the wind.

پیشنهاد کاربران

مثال برای معنایی که جناب آقای احمدی نوشته اند؛
After riding the motorcycle, his hair was completely windswept.
The model's windswept hair gave her a carefree and adventurous look.
The strong winds left everyone’s hair windswept and tousled.
به موهای ژولیده هم می گن
مثل وقتی که یکی سوار موتور میشه و موهاش توی باد به هم میریزه
بادگیر
windswept snow ( adj ) : برف بادخیز، بوران
بادخیز نمیشه.
منظور یه مکانی هستش که در معرض باد شدید قرار داره. مثلا یه صخره تو دریا.
لطفا توضیح انگلیسیش رو بخونید
بادخیز
در معرض باد شدید و با حفاظت کم در برابر آنها
در معرض باد
باد خورده،
در معرض باد

بپرس