• (1)تعریف: a transparent, usu. curved pane of glass or plastic mounted in front and usu. at eye level of the driver, rider, or pilot of a vehicle to shield him or her from wind.
• (2)تعریف: any device designed or serving to protect something from the wind.
جمله های نمونه
1. windshield wiper
(اتومبیل) برف پاکن
2. the windshield of a car does not shatter easily
پنجره ی جلوی اتومبیل به آسانی خرد نمی شود.
3. the car's windshield wipers thudded back and forth
برف پاک کن های اتومبیل تپ تپ کنان پس و پیش می رفتند.
4. your car's windshield wipers are out of phase
برف پاک کن های اتومبیل شما هماهنگ نیستند.
5. He wiped away the grease from the windshield of the car.
[ترجمه گوگل]چربی شیشه جلوی ماشین را پاک کرد [ترجمه ترگمان]چربی را از شیشه جلوی اتومبیل پاک کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. to defrost the windshield of a car.
[ترجمه گوگل]برای یخ زدایی شیشه جلوی ماشین [ترجمه ترگمان]که شیشه ماشین رو درست کنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The windshield wipers clacked back and forth.
[ترجمه گوگل]برف پاک کن های شیشه جلو و عقب ترق می زد [ترجمه ترگمان]The های شیشه جلو و جلو حرکت می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The front windshield was misting over.
[ترجمه گوگل]شیشه جلو مه آلود شده بود [ترجمه ترگمان]شیشه جلو شیشه جلو شیشه خیس بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A sniper's bullet pierced his windshield and hit him in the eye.
[ترجمه گوگل]گلوله تک تیرانداز شیشه جلویش را سوراخ کرد و به چشمش اصابت کرد [ترجمه ترگمان]گلوله یک تیر شیشه جلوی اتومبیل را شکافت و به چشم او اصابت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Both of us hit the windshield, and I got a hell of a bump and a four-day headache out of it.
[ترجمه گوگل]هر دوی ما به شیشه جلو برخورد کردیم و من یک دست انداز جهنمی و یک سردرد چهار روزه از آن بیرون آمدم [ترجمه ترگمان]هر دو به شیشه اتومبیل برخورد کردیم و من یک ضربه بزرگ و چهار روز سرم را از آن بیرون کشیدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Look at all that filth on the windshield!
[ترجمه Ayliniw] به همه چیزهایی که درشیشه جلو کشیده اند، نگاه کن.
|
[ترجمه گوگل]به این همه کثیفی روی شیشه جلو نگاه کن! [ترجمه ترگمان]! به اون کثافت روی شیشه نگاه کن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Imprints of trees pressed themselves against the windshield, black silhouettes that hung like bleak skeletons.
[ترجمه گوگل]آثار درختان خود را به شیشه جلو فشار می دادند، شبح های سیاهی که مانند اسکلت های تیره آویزان بودند [ترجمه ترگمان]درختان انبوه درختان خود را بر شیشه جلوی اتومبیل چسبانده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The windshield was smeared with dirt and reflected back the perfect depth of the sky.
[ترجمه گوگل]شیشه جلو با خاک آغشته شده بود و عمق کامل آسمان را منعکس می کرد [ترجمه ترگمان]شیشه جلوی اتومبیل آغشته به کثافت بود و به عمق کامل آسمان منعکس می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He stared through the windshield at Spider as he leaned against the hood and lit a cigarette.
[ترجمه گوگل]در حالی که به کاپوت تکیه داده بود و سیگاری روشن می کرد از شیشه جلو به اسپایدر خیره شد [ترجمه ترگمان]در حالی که به کاپوت تکیه داده بود و سیگاری روشن می کرد، از شیشه جلو اتومبیل خیره شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
شیشه جلو اتومبیل (اسم)
windscreen, windshield
شیشه جلو (اسم)
windshield
تخصصی
[سینما] بادگیر [عمران و معماری] شیشه جلوی وسیله نقلیه
انگلیسی به انگلیسی
• panel of glass protecting the occupants of a vehicle from the elements a windshield is the same as a windscreen; used in american english. glass screen which protects from the wind (as in vehicles)
پیشنهاد کاربران
windshield 2 ( n ) =a glass or plastic screen that provides protection from the wind, for example at the front of a motorcycle
windshield 1 ( n ) ( wɪndʃild ) =the window across the front of a vehicle
قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب front bumper = سپر جلو ... [مشاهده متن کامل]
rear bumper = سپر عقب windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو rear window = شیشه عقب side window = شیشه بغل windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن roof = سقف sunroof = پنجره سقفی roofrack = باربند
trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس chassis = شاسی number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز brake pedal = پدال ترمز clutch = کلاچ emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی brake pad = لنت ترمز wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل rear - view mirror = آینه وسط steering wheel = فرمان horn = بوق ignition = استارت gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار speedometer = سرعت سنج fuel gauge = آمپر سوخت tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب glove compartment / glove box = جعبه داشبورد dashboard = داشبورد seat belt = کمربند ایمنی door handle = دستگیره در cooler = کولر heater = بخاری air vent = دریچه کولر ( و بخاری ) headrest = پشت سری صندلی visor = آفتاب گیر driver's seat = صندلی راننده passenger seat = صندلی شاگرد stop light / brake light = چراغ ترمز reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما oil filter = فیلتر روغن air filter = فیلتر هوا radiator = رادیاتور fuel tank = باک بنزین gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین spark plug / sparking plug = شمع fuel injection system = کاربُراتور radiator hose = شلنگ رادیاتور fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام timing belt = تسمه تایم alternator = دینام cylinder = سیلندر piston = پیستون gearbox = گیربکس coolant = مایع خنک کننده airbag = کیسه هوا automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی
زحمت کشیدی اون تو کتاب pre intermediate 1 هم نوشته
Windshield: noun معنی:The window in the front of a car , truck , etc: مثال : you'd better clean your windshield ❤❤