windscreen

/ˈwɪndskriːn//ˈwɪndskriːn/

معنی: شیشه جلو اتومبیل، پنجره اتومبیل
معانی دیگر: انگلیس پنجره اتومبیل، شیشه جلواتومبیل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (chiefly British) a transparent, usu. curved pane of glass or plastic mounted in front and usu. at eye level of the driver, rider, or pilot of a vehicle to shield him or her from wind; windshield.

جمله های نمونه

1. The bullets ricocheted off the bonnet and windscreen.
[ترجمه گوگل]گلوله ها از روی کاپوت و شیشه جلو پرید
[ترجمه ترگمان]گلوله ها با کاپوت و شیشه اتومبیل برخورد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Any crack in a car windscreen always seems to be right in the driver's line of vision.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد هر گونه ترک در شیشه جلو اتومبیل همیشه در خط دید راننده قرار دارد
[ترجمه ترگمان]هر شکاف در ماشین شیشه ماشین همیشه درست در خط دید راننده قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the crash the driver catapulted through the windscreen.
[ترجمه گوگل]در این تصادف راننده از شیشه جلو منجنیق شد
[ترجمه ترگمان]در هنگام برخورد راننده، راننده از روی شیشه جلوی اتومبیل پرتاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The rain beat against the car windscreen.
[ترجمه گوگل]باران به شیشه جلوی ماشین ضربه زد
[ترجمه ترگمان]شیشه جلوی شیشه جلوی اتومبیل را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The speed of the windscreen wipers is variable.
[ترجمه گوگل]سرعت برف پاک کن ها متغیر است
[ترجمه ترگمان]سرعت برف پاک کن متغیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Big raindrops splatted against the windscreen.
[ترجمه گوگل]قطرات بزرگ باران به شیشه جلو پاشید
[ترجمه ترگمان]قطرات درشت باران بر شیشه جلوی اتومبیل خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The stone shattered the windscreen.
[ترجمه گوگل]سنگ شیشه جلو را شکست
[ترجمه ترگمان]سنگ شیشه پنجره را خرد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The windscreen cracked but didnot splinter.
[ترجمه گوگل]شیشه جلو ترک خورد اما تکه تکه نشد
[ترجمه ترگمان]شیشه جلوی شیشه خرد شده بود ولی جدا نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Windscreen wipers flick from side to side.
[ترجمه گوگل]برف پاک کن ها از این طرف به سمت دیگر حرکت می کنند
[ترجمه ترگمان]wipers از این طرف به این طرف و آن طرف می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She switched the wipers on to clear the windscreen.
[ترجمه گوگل]برف پاک کن ها را روشن کرد تا شیشه جلو را پاک کند
[ترجمه ترگمان]She را روشن کرد تا شیشه پنجره را روشن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sun hit the windscreen, momentarily blinding him.
[ترجمه گوگل]خورشید به شیشه جلو برخورد کرد و لحظه ای او را کور کرد
[ترجمه ترگمان]آفتاب به شیشه پنجره می خورد و یک لحظه او را کور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bright evening sunlight glared through the windscreen.
[ترجمه گوگل]نور روشن غروب خورشید از شیشه جلو جلو می زد
[ترجمه ترگمان]نور آفتاب غروب آفتاب از پنجره اتومبیل به بیرون خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The windscreen started to fog up.
[ترجمه Somayeh] شیشه جلو ماشین را مه فراگرفت.
|
[ترجمه گوگل]شیشه جلو شروع به مه گرفتگی کرد
[ترجمه ترگمان]شیشه پنجره شروع به مه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She found a rose tucked under the windscreen wiper of her car one morning.
[ترجمه گوگل]او یک روز صبح یک گل رز پیدا کرد که زیر برف پاک کن ماشینش جمع شده بود
[ترجمه ترگمان]یک روز صبح، یکی از رز ماری را دید که در زیر پنجره اتوموبیل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He shook his head, staring dumbly through the wind screen, and relapsed into silence again.
[ترجمه گوگل]سرش را تکان داد و گنگانه به صفحه باد خیره شد و دوباره در سکوت فرو رفت
[ترجمه ترگمان]سرش را تکان داد، مات و مبهوت به صفحه باد خیره شد و باز در سکوت فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Wind Screen mode for minimizing whirling and whistling sounds.
[ترجمه گوگل]حالت صفحه باد برای به حداقل رساندن صدای چرخش و سوت
[ترجمه ترگمان]حالت تمام صفحه برای به حداقل رساندن صداهای غژغژ کننده و سوت زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Disclosed is a timing device for opening coal stove door, comprising a furnace door wind screen and a connecting rod raising mechanism.
[ترجمه گوگل]افشا شده یک دستگاه زمان بندی برای باز کردن درب اجاق زغال سنگ است که شامل یک صفحه باد درب کوره و مکانیزم بالا بردن میله اتصال است
[ترجمه ترگمان]Disclosed یک وسیله زمان بندی برای باز کردن در اجاق زغال سنگ، شامل یک نمایشگر بادی در کوره و یک مکانیزم بالا بردن میله اتصال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The utility model is characterized in that the upper side of the inner side of the back wind screen of a 5571 type brush stripping saw gin is welded with a strip-shaped arc-shaped plate.
[ترجمه گوگل]مشخصه مدل کاربردی این است که قسمت بالایی ضلع داخلی صفحه باد پشتی یک جین اره برش برس نوع 5571 با یک صفحه قوس شکل نواری جوش داده شده است
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی در این حالت مشخص می شود که قسمت بالایی قسمت داخلی قسمت داخلی قسمت داخلی یک قلم موی back که دیده می شود با یک صفحه قوسی به شکل نواری شکل داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. When in use, water passes through the water opening below the light wind screen, thereby providing function of blocking air and passing water.
[ترجمه گوگل]هنگام استفاده، آب از دهانه آب زیر صفحه باد سبک عبور می کند و در نتیجه عملکرد مسدود کردن هوا و عبور آب را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]هنگام استفاده از آب از میان آب عبور می کند که زیر صفحه نمایش بادی روشن باز می شود و در نتیجه وظیفه مسدود کردن هوا و عبور آب را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیشه جلو اتومبیل (اسم)
windscreen, windshield

پنجره اتومبیل (اسم)
windscreen

تخصصی

[عمران و معماری] شیشه جلوی وسیله نقلیه

انگلیسی به انگلیسی

• panel of glass or other material providing protection from the wind (e.g. for plants); windshield, panel of glass protecting the occupants of a vehicle from the elements (british)
the windscreen of a car or other vehicle is the glass window at the front which the driver looks through.

پیشنهاد کاربران

قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

بادگیر میکروفون ( Mic Windscreen )
windscreen ( قطعات و اجزای خودرو )
واژه مصوب: شیشۀ جلو
تعریف: شیشه ای که در جلوی اتاق خودرو قرار دارد
شیشه اتومبیل

بپرس