• : تعریف: the air passage between the larynx and the bronchial tubes in air-breathing vertebrates; trachea.
جمله های نمونه
1. Food breathed into the windpipe can cause choking.
[ترجمه گوگل]غذای تنفس شده در نای می تواند باعث خفگی شود [ترجمه ترگمان]غذا در نای تنفس می شود و باعث خفگی می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A bit of food went down my windpipe and gave me a coughing fit.
[ترجمه گوگل]مقداری غذا از نای ام پایین رفت و سرفه ام گرفت [ترجمه ترگمان]کمی غذا به طرف گلویم پایین آمد و به من سرفه کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Its crushed her windpipe, and the doctors have put a pipe in so she can breathe.
[ترجمه Yuno] نای ( مجرای تنفسی ) او خرد شده است و پزشکان یک لوله ( جایگزین ) قرار داده اند تا او بتواند نفس بکشد
|
[ترجمه گوگل]نای او را له کرده است و پزشکان لوله ای در آن گذاشته اند تا بتواند نفس بکشد [ترجمه ترگمان]windpipe را له می کند، و دکترها پیپ می کشند تا بتواند نفس بکشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Vomit burst through my windpipe and landed on the wall six feet away.
[ترجمه گوگل]استفراغ از نای من رد شد و در شش فوتی دیوار روی دیوار نشست [ترجمه ترگمان]بی آن که چیزی بشنوم، بی آن که چیزی بگویم، بی آن که چیزی بگویم، بی آن که چیزی بگویم، استفراغ کردم و روی دیوار فرود آمدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The fingers gripping her windpipe slackened and Irina slumped backwards against the desk and slid to the ground.
[ترجمه گوگل]انگشتانی که نای او را گرفته بودند سست شدند و ایرینا به سمت عقب روی میز نشست و روی زمین لیز خورد [ترجمه ترگمان]انگشتان دستش را محکم گرفت و ایرینا روی میز ولو شد و به زمین افتاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Experiment materials: jar, windpipe, limewater, flume and the experiment record chart for each group.
[ترجمه گوگل]مواد آزمایش: شیشه، نای، آب آهک، فلوم و نمودار رکورد آزمایش برای هر گروه [ترجمه ترگمان]مواد آزمایش: jar، نای، limewater، flume و چارت رکورد آزمایشی برای هر گروه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Other leading causes of death are lung windpipe and lungs, road accidents and low birth weight.
[ترجمه گوگل]سایر علل اصلی مرگ عبارتند از نای ریه و ریه، تصادفات جاده ای و وزن کم هنگام تولد [ترجمه ترگمان]علل اصلی مرگ عبارتند از: نای و ریه ها، تصادفات جاده ای و وزن کم زاد و ولد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A tube was introduced into the patient's windpipe.
[ترجمه گوگل]یک لوله به نای بیمار وارد شد [ترجمه ترگمان]یک لوله به نای بیمار وارد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A breathing tube may the person's windpipe The tube is connected to a respirator machine.
[ترجمه گوگل]یک لوله تنفسی ممکن است نای فرد باشد این لوله به دستگاه تنفسی متصل است [ترجمه ترگمان]لوله تنفسی، نای فرد را ممکن می سازد لوله متصل به دستگاه تنفسی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. One end of the windpipe is connected with a unidirectional inflating valve.
[ترجمه گوگل]یک انتهای نای با یک دریچه باد کردن یک طرفه متصل می شود [ترجمه ترگمان]یک طرف نای با یک سوپاپ inflating تک جهته در ارتباط است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This means inflammation of the part of the windpipe above the voice box.
[ترجمه گوگل]این به معنای التهاب بخشی از نای بالای جعبه صدا است [ترجمه ترگمان]این به معنی التهاب بخش of در بالای جعبه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You had to regard the Instantaneous solution offered by the symmetry of the razor across the windpipe, a neat line.
[ترجمه گوگل]شما باید راه حل آنی ارائه شده توسط تقارن تیغ در سرتاسر نای را در نظر می گرفتید، یک خط منظم [ترجمه ترگمان]باید به محلول Instantaneous که از تقارن تیغ روی نای، یک خط تمیز داده شده بود، توجه کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The gurgling noise was the rattling of Thomas trying to breathe through a restricted windpipe.
[ترجمه گوگل]صدای غرغر صدای تق تق صدای توماس بود که سعی می کرد از طریق نای محدود نفس بکشد [ترجمه ترگمان]سر تاماس صدای قل قل و rattling را می شنید که سعی می کرد در یک خط لوله restricted نفس بکشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was later transferred to Middlesbrough General, where he underwent a 2 7hour operation to insert a tube into his windpipe.
[ترجمه گوگل]او بعداً به میدلزبرو ژنرال منتقل شد و در آنجا تحت یک عمل جراحی 7 ساعته قرار گرفت تا لولهای را در نای خود قرار دهد [ترجمه ترگمان]او بعدا به میدلزبورو منتقل شد و در آنجا تحت عمل جراحی ۲ ساعته قرار گرفت تا لوله وارد نای او شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The snake began to choke as it tried to swallow his arm and simultaneously dislodge the obstruction from its windpipe.
[ترجمه گوگل]مار در حالی که سعی می کرد بازوی او را ببلعد و همزمان مانع را از نای خود خارج کند شروع به خفگی کرد [ترجمه ترگمان]مار در حالی که سعی می کرد بازویش را قورت بدهد و در آن واحد آن را در هوا فرو کند، شروع به خفه شدن کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• trachea, tube in the throat used for breathing your windpipe is the tube in your body that carries air into your lungs when you breathe.
پیشنهاد کاربران
نای ( اسم ) : مجرای اصلی هوا که از حنجره به ریه ها می رود و در آنجا به دو نایژه اصلی تقسیم می شود. طول آن حدود 10 سانتی متر است و از حلقه هایی از غضروف و بافت همبند تشکیل شده است.