windlass

/ˈwɪndləs//ˈwɪndləs/

معنی: چرخ چاه
معانی دیگر: مرود، دولاب، چرخ و طناب، چر چاه، ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود، با چر  کشیدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a machine, powered by motor or hand, that pulls or lifts by a cable or rope wound around its horizontal, revolving axle or drum; winch.
مشابه: lift
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: windlasses, windlassing, windlassed
• : تعریف: to lift or pull using a windlass.

جمله های نمونه

1. the barrel of a windlass
استوانه ی چرخ چاه (برقی)

2. Because there was no windlass, both ends of the anchor line were shackled together, Ward said.
[ترجمه گوگل]وارد گفت، چون هیچ بادگیر وجود نداشت، هر دو انتهای خط لنگر به هم بسته شده بودند
[ترجمه ترگمان]وارد شد و گفت: به خاطر اینکه چرخ windlass وجود نداشت هر دو انتهای خط لنگر زنجیر به هم وصل شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sandy McGlashan, the windlass man, climbed down the ladder and came to sit beside Cameron.
[ترجمه گوگل]سندی مک گلاشان، مرد بادگیر، از نردبان پایین آمد و آمد تا کنار کامرون بنشیند
[ترجمه ترگمان]سندی McGlashan، مرد windlass از نردبان بالا رفت و کنار کمرون نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Missing was a windlass, used to raise and lower the anchor.
[ترجمه گوگل]گم شده یک بادگیر بود که برای بالا و پایین بردن لنگر استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]مفقود شده یک چرخ windlass بود که برای بالا بردن و پایین آوردن لنگر به کار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Windlass in hand, he clambered up the ladder that scaled the slimy wall.
[ترجمه گوگل]بادگیر در دست، از نردبانی که از دیوار لزج بالا می رفت بالا رفت
[ترجمه ترگمان]از نردبان بالا رفت و از نردبان بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some specialists said Thursday that the windlass might not have enabled the crew to anchor the barge in the storm.
[ترجمه گوگل]برخی از متخصصان روز پنجشنبه گفتند که بادگیر ممکن است خدمه را قادر به لنگر انداختن بارج در طوفان نکرده باشد
[ترجمه ترگمان]برخی متخصصان روز پنجشنبه گفتند که قرقره windlass ممکن است خدمه را قادر به لنگر انداختن قایق در طوفان نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We should reinforce the downside of the windlass.
[ترجمه گوگل]ما باید قسمت پایین بادگیر را تقویت کنیم
[ترجمه ترگمان] ما باید the رو تقویت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The omnidirectional windlass mill can utilize the wind energy of tail wind, side wind and even dead wind simply and effectively.
[ترجمه گوگل]آسیاب بادگیر همه جهته می تواند از انرژی باد ناشی از باد دم، باد جانبی و حتی باد مرده به سادگی و به طور موثر استفاده کند
[ترجمه ترگمان]آسیاب windlass omnidirectional می تواند از انرژی باد، باد، باد، و حتی باد مرده به طور موثر و موثر استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sailors hove up the cable with windlass or capstan.
[ترجمه گوگل]ملوانان کابل را با بادگیر یا کاپیتان بالا می برند
[ترجمه ترگمان]Sailors کابل را با چرخ طناب و چرخ طناب برافراشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The single shell type slow windlass shall be utilized for the steel strands.
[ترجمه گوگل]بادگیر آهسته از نوع تک پوسته باید برای رشته های فولادی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]همان نوع shell کند را باید برای رشته های فولادی به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The windlass creaked slowly as the rope wound up creak bringing the bucket nearer the top.
[ترجمه گوگل]بادگیر به آرامی می‌چرخید، زیرا طناب به سمت بالا می‌چرخید و سطل را به بالا نزدیک‌تر می‌کرد
[ترجمه ترگمان]چرخ طناب به آرامی غژغژ می کرد و طناب به صدا در می آمد و سطل را به بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Anchoring and weighing test of windlass on sea trial.
[ترجمه گوگل]تست لنگر انداختن و توزین بادگیر در آزمایش دریا
[ترجمه ترگمان]Anchoring و آزمایش چرخ windlass در جریان محاکمه دریایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Installation and alignment inspection of windlass.
[ترجمه گوگل]نصب و بازرسی تراز بادگیر
[ترجمه ترگمان]نصب و تنظیم inspection چرخ لنگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tie the rope to the axis of the windlass.
[ترجمه گوگل]طناب را به محور بادگیر ببندید
[ترجمه ترگمان]طناب را به محور چرخ طناب ببند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It'summaries the conclusion of tension windlass hydraulic control system and puts forward its prospects.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری سیستم کنترل هیدرولیک بادگیر کششی را خلاصه می کند و چشم انداز آن را مطرح می کند
[ترجمه ترگمان]این خلاصه نتیجه گیری از سیستم کنترل هیدرولیکی را خلاصه می کند و چشم اندازه ای خود را به جلو بر می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چرخ چاه (اسم)
waterwheel, windlass

تخصصی

[نفت] چرخ لنگرکش

انگلیسی به انگلیسی

• device which is used to hoist objects up by means of a rope attached to a horizontal cylinder that is turned manually or mechanically, winch; hoist
raise, hoist up; raise with a windlass
a windlass is a machine for lifting heavy objects. it consists of a cylinder around which a rope or chain is wound.

پیشنهاد کاربران

windlass ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: دوّار لنگر
تعریف: ماشینی با یک قرقرۀ دندانه‏دار که معمولاً برای بالا کشیدن زنجیر لنگر به کار می رود و به یک قرقرۀ چرخنده برای بالا کشیدن طناب نیز مجهز است

بپرس