windbreaker

/ˈwɪndbreɪkər//ˈwɪndbreɪkə/

معنی: ژاکت، باد شکن
معانی دیگر: (نام بازرگانی - ویژه ی موتورسیکلت سواران و غیره) کت بادشکن، لباس بادگیر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: trademark for a lightweight outdoor jacket usu. having elastic at the waist and cuffs.

(2) تعریف: (l.c.) any similar jacket.

جمله های نمونه

1. The flapping noise of windbreakers filled the air; you could barely hear the person next to you speak.
[ترجمه گوگل]صدای بال زدن بادگیرها فضا را پر کرده بود شما به سختی می توانستید صحبت شخص کنارتان را بشنوید
[ترجمه ترگمان]صدای flapping که در فضا می پیچید فضا را پر کرد؛ به سختی می توانست صدای کسی را که کنار شما ایستاده بود بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The impassioned pedestrian has since bought a windbreaker, tennis shoes and an umbrella for his 25-minute trek.
[ترجمه گوگل]این عابر پیاده پرشور از آن زمان یک بادگیر، کفش تنیس و یک چتر برای 25 دقیقه پیاده روی خود خریده است
[ترجمه ترگمان]این پیاده رو پر شور از آن زمان یک windbreaker، کفش تنیس و یک چتر برای پیاده روی ۲۵ دقیقه ای خود خریداری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He reached into his windbreaker and pulled out a piece of paper.
[ترجمه گوگل]دستش را به بادگیرش برد و یک تکه کاغذ بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد و تکه ای کاغذ بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "He reaches inside his windbreaker to his shirt pocket. He has four or five sheets of foolscap, xeroxes, I see, of court documents" (Scott Turow).
[ترجمه گوگل]"او داخل بادگیر خود را به جیب پیراهنش می برد او چهار یا پنج برگه ابلهانه، گزروکس، می بینم، از اسناد دادگاه دارد" (اسکات تورو)
[ترجمه ترگمان]\" او دستش را به داخل جیب پیراهنش برد و به جیب پیراهنش برد او چهار یا پنج صفحه از \"اسناد دادگاه\" (اسکات Turow)را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For example, middle - long stand - collar windbreaker, with vertical lattice clothes and trousers will increase visual height.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال بادگیر یقه وسط - بلند - با لباس های مشبک عمودی و شلوار باعث افزایش ارتفاع بصری می شود
[ترجمه ترگمان]برای مثال، windbreaker یقه بلند پایه با لباس های lattice عمودی و شلوار، ارتفاع دیداری را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My windbreaker was waterproof, so that definitely kept my body dry.
[ترجمه گوگل]بادگیر من ضد آب بود، به طوری که قطعا بدنم را خشک نگه می داشت
[ترجمه ترگمان]، لباس من ضد آب بود واسه همین بدنم رو خشک نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This windbreaker is perfect for spring.
[ترجمه گوگل]این بادگیر برای فصل بهار مناسب است
[ترجمه ترگمان]این لباس برای بهار عالیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Both the style and color of the men's windbreaker suit you very much.
[ترجمه گوگل]هم سبک و هم رنگ بادگیر مردانه خیلی به شما می آید
[ترجمه ترگمان]هم سبک و هم رنگ the مردها برای شما خیلی مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش بتوانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Auguste, the bouncer he picked up in the back streets of Montreal, squeezes my windbreaker before letting me in.
[ترجمه گوگل]آگوست، پرنده ای که او در خیابان های پشتی مونترال برداشت، قبل از اینکه به من اجازه ورود دهد، بادگیر من را فشار می دهد
[ترجمه ترگمان]او گوست، نگهبان، قبل از اینکه به من اجازه دهد وارد شوم، پنجره را فشار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They were fat, fleshy, middle-aged men: one was in a windbreaker, one was in a leisure suit.
[ترجمه گوگل]آنها مردانی چاق، گوشتی و میانسال بودند: یکی با بادشکن، یکی با لباس تفریحی
[ترجمه ترگمان]آن ها چاق، چاق و میانسال بودند: یکی در a بود، یکی کت و شلوار فراغت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Monty was wearing a dark blue knitted sweater and over it an open leather windbreaker.
[ترجمه گوگل]مونتی یک ژاکت بافتنی آبی تیره و روی آن یک بادگیر چرمی باز پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]مانتی بلوز بافتنی آبی رنگی پوشیده بود و روی آن یک لباس چرمی چرمی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The girl was wearing a dark green knitted sweater and a windbreaker over it.
[ترجمه گوگل]دختر یک ژاکت بافتنی سبز تیره و یک بادگیر روی آن پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]دخترک بلوز بافتنی دست باف و سبز رنگی به تن داشت و یک پنجره روی آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The fanny pack had been left in the room's safe, replaced by a hooded windbreaker tied around her waist in case of bad weather.
[ترجمه گوگل]بسته فننی در گاوصندوق اتاق رها شده بود و در صورت بدی آب و هوا یک بادگیر کلاهدار به کمرش بسته شده بود
[ترجمه ترگمان]کوله پشتی اش در گاوصندوق جا مانده بود و با لباس کلاهدار bad به دور کمرش بسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Case in point: Our favorite rocket tyke sports a windbreaker and slacks (good-bye red undies and go-go boots), but his original powers (x-ray vision and turbo butt) remain unchanged.
[ترجمه گوگل]نمونه موردی: تایک راکت مورد علاقه ما دارای بادشکن و شلوار (خداحافظ لباس‌های قرمز و چکمه‌های گویا) است، اما قدرت اصلی او (دید اشعه ایکس و لبه توربو) بدون تغییر باقی می‌ماند
[ترجمه ترگمان]مورد دوم: موشک مورد علاقه ما برای ورزش، a و شلوار سواری (کفش های کتانی خوش خداحافظی)، اما قدرت اصلی او (تصویر اشعه ایکس و قنداق توربو)بدون تغییر باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ژاکت (اسم)
coat, jacket, sweater, windbreaker, coatee

باد شکن (اسم)
windbreaker, windbreak

انگلیسی به انگلیسی

• brand name for a jacket that is resistant against wind and rain and is usually short and sometimes has a hood
a windbreaker is a jacket that has a close fitting collar and cuffs to keep out the wind.

پیشنهاد کاربران

ژاکت ( باد گیر )
ژاکت بادی
گرم کن بادگیر
ژاکت
بادشکن

بپرس