wind something down

پیشنهاد کاربران

معنی wind down به فارسی معادل موارد زیر است:
( ساعت ) خوابیدن و یا به خواب رفتن؛
استراحت کردن، آرام شدن و یا ریلکس کردن؛
( پنجره اتومبیل و غیره ) پایین آوردن، پایین دادن و یا پایین کشیدن؛
منحل کردن، پایان دادن، تمام کردن، متوقف کردن و یا به تدریج کم کردن؛
...
[مشاهده متن کامل]

به سر آمدن، تمام شدن، فروکش کردن و یا پایان یافتن.

بپرس