wind off


(هر چیز پیچیده شده دور چیزی را) باز کردن، واپیچاندن

جمله های نمونه

1. It's difficult to wind off all the thread.
[ترجمه گوگل]از بین بردن تمام رشته ها سخت است
[ترجمه ترگمان]سخت است که همه رشته رشته را به هم بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The wind off the beach was so powerful it was difficult to hold the Land-Rover in lane.
[ترجمه گوگل]باد ساحل به قدری قوی بود که نگه داشتن لندرور در لاین دشوار بود
[ترجمه ترگمان]بادی که از ساحل می وزید به قدری قدرتمند بود که Rover را در کوره راه دور نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The path wound off into soiled twilight purples, lavish and darkly tangled, vanishing altogether after a few yards.
[ترجمه گوگل]مسیر به رنگ بنفش گرگ و میش کثیف، مجلل و تاریک درهم پیچید و پس از چند یارد به کلی ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]جاده به رنگ ارغوانی تیره ارغوانی، با شکوه و درهم گره خورده بود، و بعد از چند یاردی ناپدید می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It will take some time to wind off all the thread.
[ترجمه گوگل]مدتی طول می کشد تا تمام رشته ها از بین بروند
[ترجمه ترگمان]مدتی طول می کشد تا تمام نخ را به باد بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Where wind off you, I miss the taste.
[ترجمه گوگل]جایی که تو را باد می کند، دلم برای طعمش تنگ شده است
[ترجمه ترگمان]، جایی که باد میره دلم واسه مزه اش تنگ شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wind off my face, I do not have answers to give.
[ترجمه گوگل]از چهره ام دور شو، من جوابی برای دادن ندارم
[ترجمه ترگمان]باد از روی صورتم می وزید، من جوابی برای دادن ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It may take an hour to wind off all the thread.
[ترجمه گوگل]ممکن است یک ساعت طول بکشد تا تمام رشته از بین برود
[ترجمه ترگمان]شاید یک ساعت طول بکشد تا تمام نخ را به باد بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The wind off the sea blows in across floors strewn with broken glass.
[ترجمه گوگل]باد از دریا در طبقات پر از شیشه های شکسته می وزد
[ترجمه ترگمان]باد دریا با شیشه های شکسته روی زمین کوبیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wind off and hot, the color of the leaves has also been lonely, have re - wind Piaowu.
[ترجمه گوگل]باد خاموش و گرم، رنگ برگ نیز تنها بوده است، دوباره باد Piaowu
[ترجمه ترگمان]در اثر وزش باد و داغ، رنگ برگ ها نیز تنها بوده است و دوباره باد شروع به وزیدن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Kind skies and balmy breezes instead of the cutting east wind off the marshes.
[ترجمه گوگل]آسمان مهربان و نسیم مطبوع به جای باد قطع کننده شرقی از باتلاق ها
[ترجمه ترگمان]نسیم خنکی می وزید و نسیم خنکی می وزید، به جای آن که باد شرقی را قطع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Driving the branches into firm snow gives a quick and easy lean-to to keep the wind off.
[ترجمه گوگل]راندن شاخه ها در برف سفت باعث می شود که سریع و آسان از باد جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]رانندگی کردن شاخه های درختان به برف محکم و محکم باعث می شود که باد تند و تند حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If your reach Chicago by train and spend only an hour or two there you will feel the light wind off the lake which gives it the name " Windy City".
[ترجمه گوگل]اگر با قطار به شیکاگو برسید و تنها یک یا دو ساعت را در آنجا بگذرانید، باد ملایمی را از دریاچه احساس خواهید کرد که نام آن را "شهر بادگیر" گذاشته است
[ترجمه ترگمان]اگر شما با قطار به شیکاگو رسیدید و تنها یک یا دو ساعت در آنجا بگذرانید، باد روشن دریاچه را که به آن نام شهر Windy را می دهد، احساس خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The late - afternoon October air was nippy and there was a wind off the Hudson.
[ترجمه گوگل]اواخر بعدازظهر ماه اکتبر هوا تند و تیز بود و باد در کنار هادسون می آمد
[ترجمه ترگمان]اواخر بعد از ظهر روز اکتبر هوا nippy بود و بادی از رودخانه هادسون به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس