1. Saxophones and flutes are wind instruments.
[ترجمه گوگل]ساکسیفون و فلوت سازهای بادی هستند
[ترجمه ترگمان]saxophones و فلوت ابزار بادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Both were playing a traditional wind instrument known as the didgeridoo.
[ترجمه گوگل]هر دو در حال نواختن یک ساز بادی سنتی به نام دیدگریدو بودند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها با سازه ای بادی سنتی که به نام the شناخته می شد بازی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Native wind instruments fashioned from tiny straws are sold at a fraction of the cost of matchbox-size ghetto-blasters.
[ترجمه گوگل]سازهای بادی بومی که از نی های ریز ساخته شده اند با کسری از قیمت گتو بلاسترها به اندازه قوطی کبریت فروخته می شوند
[ترجمه ترگمان]ابزارهای بادی بومی که از straws کوچک ساخته شده اند در بخشی از هزینه of به اندازه matchbox - blasters فروخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Mac had said something about his fondness for wind instruments without actually saying what he played.
[ترجمه گوگل]مک چیزی در مورد علاقه اش به سازهای بادی گفته بود بدون اینکه واقعاً بگوید چه می نواخت
[ترجمه ترگمان]مک در مورد علاقه اش به ابزار باد چیزی گفته بود و در واقع چیزی را که بازی می کرد بیان کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The same held true for mouthpieces for wind instruments and replacement roots for teeth, Sakai explained.
[ترجمه گوگل]ساکای توضیح داد که همین امر در مورد قطعات دهانی سازهای بادی و ریشه های جایگزین برای دندان صادق است
[ترجمه ترگمان]Sakai توضیح داد که همین مساله برای mouthpieces برای ابزار باد و ریشه های جایگزینی برای دندان هم صادق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A wind instrument, such as a trumpet or saxophone, used in a jazz band.
[ترجمه گوگل]ساز بادی مانند ترومپت یا ساکسیفون که در گروه موسیقی جاز استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک ساز بادی، مانند یک شیپور یا saxophone، که در یک گروه جاز مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The French horn is the hardest wind instrument to learn.
[ترجمه گوگل]هورن فرانسوی سخت ترین ساز بادی برای یادگیری است
[ترجمه ترگمان]شیپور فرانسوی سخت ترین ابزار بادی است که باید یاد بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The oboe is a double reed wind instrument.
9. One person likes the sound of wind instrument, while another likes that of string instruments.
[ترجمه گوگل]یک نفر صدای ساز بادی را دوست دارد و دیگری صدای سازهای زهی را
[ترجمه ترگمان]یک نفر صدای ابزار باد را دوست دارد در حالی که یکی دیگر از ابزارهای زهی را دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Blows the wind instrument music therapy to be advantageous to bronchitis as well as other respiratory disorder recovery.
[ترجمه گوگل]موسیقی درمانی با ساز بادی را به نفع برونشیت و همچنین بهبود سایر اختلالات تنفسی می زند
[ترجمه ترگمان]به منظور درمان بیماری برونشیت و نیز دیگر مشکلات تنفسی، درمان موسیقی به عنوان درمان مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A wind instrument of the trumpet class, having three valves operated by pistons.
[ترجمه گوگل]ساز بادی از کلاس ترومپت که دارای سه سوپاپ است که توسط پیستون کار می کنند
[ترجمه ترگمان]یک ساز بادی در کلاس بوق، با داشتن سه دریچه که به وسیله پیستون های فعال شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The hole on a wind instrument that is opened or closed with the thumb.
[ترجمه گوگل]سوراخ روی ساز بادی که با انگشت شست باز یا بسته می شود
[ترجمه ترگمان]سوراخ روی یک ابزار باد که با انگشت شست باز یا بسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Master Huang: Is it a wind instrument?
[ترجمه گوگل]استاد هوانگ: آیا این ساز بادی است؟
[ترجمه ترگمان]آیا این یک وسیله باد است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You remind me ofthe clarinet — a wind instrument.
[ترجمه گوگل]شما مرا یاد کلارینت می اندازید - یک ساز بادی
[ترجمه ترگمان] تو منو یاد ساز دهنی صدا می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. To blow ( a wind instrument ) so as to produce an overtone instead of a fundamental tone.
[ترجمه گوگل]دمیدن (یک ساز بادی) به گونه ای که به جای یک لحن اساسی، یک تون آهنگ تولید کند
[ترجمه ترگمان]برای ضربه زدن (یک ابزار بادی)به گونه ای که به جای یک لحن بنیادی یک overtone تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید