1. The Government will have to work hard to win back the confidence of the people.
[ترجمه گوگل]دولت باید برای جلب اعتماد مردم سخت تلاش کند
[ترجمه ترگمان]دولت باید سخت تلاش کند تا اعتماد مردم را جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت باید سخت تلاش کند تا اعتماد مردم را جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The association needs to win back former members who have allowed their subscriptions to lapse.
[ترجمه گوگل]انجمن باید اعضای سابقی را که اجازه داده اند اشتراکشان از بین برود، بازگرداند
[ترجمه ترگمان]این انجمن نیاز دارد تا اعضای سابق خود را که حق subscriptions را دارند، دوباره به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این انجمن نیاز دارد تا اعضای سابق خود را که حق subscriptions را دارند، دوباره به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We watched our team's heroic struggle to win back the cup.
[ترجمه گوگل]ما شاهد مبارزه قهرمانانه تیممان برای کسب مجدد جام بودیم
[ترجمه ترگمان]ما مبارزه قهرمانانه team را تماشا کردیم تا جام را ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما مبارزه قهرمانانه team را تماشا کردیم تا جام را ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The party must try to win back the support it has lost.
[ترجمه گوگل]حزب باید تلاش کند تا حمایتی را که از دست داده است، به دست آورد
[ترجمه ترگمان]این حزب باید تلاش کند تا حمایت خود را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حزب باید تلاش کند تا حمایت خود را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We have struggled mightily to win back lost trade.
[ترجمه گوگل]ما برای بازگرداندن تجارت از دست رفته سخت تلاش کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما به زور تلاش کردیم که تجارت رو از دست بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما به زور تلاش کردیم که تجارت رو از دست بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The party is struggling to win back voters who have been alienated by recent scandals.
[ترجمه گوگل]این حزب در تلاش است تا رأی دهندگانی را که با رسوایی های اخیر از خود دور شده اند، به دست آورد
[ترجمه ترگمان]این حزب در حال تلاش برای جلب رای دهندگانی است که با رسوایی های اخیر بیگانه شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حزب در حال تلاش برای جلب رای دهندگانی است که با رسوایی های اخیر بیگانه شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. How can I win back her trust?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم اعتماد او را جلب کنم؟
[ترجمه ترگمان]چطور میتونم بهش اعتماد کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چطور میتونم بهش اعتماد کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Right now our goal is to win back the House.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر هدف ما بازگرداندن مجلس است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر هدف ما پیروزی در خانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر هدف ما پیروزی در خانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The party's greatest problem is trying to win back the support of its own disenchanted members.
[ترجمه گوگل]بزرگترین مشکل حزب تلاش برای بازگرداندن حمایت اعضای ناامید خود است
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین مشکل این حزب تلاش برای جلب حمایت اعضای disenchanted خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین مشکل این حزب تلاش برای جلب حمایت اعضای disenchanted خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They are determined to win back the disputed territories, whatever the cost in human terms.
[ترجمه گوگل]آنها مصمم هستند که سرزمین های مورد مناقشه را به هر قیمتی که باشد از نظر انسانی به دست آورند
[ترجمه ترگمان]آن ها مصمم هستند که سرزمین های مورد اختلاف را تصاحب کنند، هر چه هزینه در شرایط انسانی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها مصمم هستند که سرزمین های مورد اختلاف را تصاحب کنند، هر چه هزینه در شرایط انسانی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He campaigned tirelessly to win back the twice yearly courts or assizes, which Buckingham had lost to Aylesbury.
[ترجمه گوگل]او به طور خستگی ناپذیر مبارزات انتخاباتی را انجام داد تا دو بار در سال بازی ها یا امتیازات را که باکینگهام به آیلسبری باخته بود، به دست آورد
[ترجمه ترگمان]وی به طور خستگی ناپذیری فعالیت می کرد تا دو بار دادگاه یا مجلس را که باکینگم از دست داده بود به دادگاه بازگرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وی به طور خستگی ناپذیری فعالیت می کرد تا دو بار دادگاه یا مجلس را که باکینگم از دست داده بود به دادگاه بازگرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Ermold wrote his verse biography of Louis to win back imperial favour.
[ترجمه گوگل]ارمولد بیوگرافی شعری خود از لوئیس را برای بازگرداندن لطف امپراتوری نوشت
[ترجمه ترگمان]Ermold زندگینامه خود لویی را نوشت تا عنایت شاهانه را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Ermold زندگینامه خود لویی را نوشت تا عنایت شاهانه را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Can you win back support in this area.
[ترجمه گوگل]آیا می توانید در این زمینه حمایت مجدد را به دست آورید
[ترجمه ترگمان]می توانید پشتیبان پشتیبان در این حوزه باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می توانید پشتیبان پشتیبان در این حوزه باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Now it's up to you to win back your right to choose.
[ترجمه گوگل]اکنون این شما هستید که حق انتخاب خود را بازپس بگیرید
[ترجمه ترگمان]حالا نوبت توست که حق انتخاب را به عهده بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حالا نوبت توست که حق انتخاب را به عهده بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The child must know how to win back the favour of its parents.
[ترجمه گوگل]کودک باید بداند چگونه رضایت والدین خود را جلب کند
[ترجمه ترگمان]کودک باید بداند که چگونه به نفع پدر و مادر خود دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کودک باید بداند که چگونه به نفع پدر و مادر خود دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید