1. She was too wimpy to say what she really thought.
[ترجمه گوگل]او بیش از آن ابله بود که نمی توانست آنچه را که واقعاً فکر می کرد بگوید
[ترجمه ترگمان]او بیش از حد wimpy بود که چیزی را که واقعا فکر می کرد بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بیش از حد wimpy بود که چیزی را که واقعا فکر می کرد بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This portrays her as wimpy, but she has a very strong character.
[ترجمه گوگل]این او را بهعنوان مردی به تصویر میکشد، اما او شخصیت بسیار قویای دارد
[ترجمه ترگمان]این تصویر او را به عنوان wimpy معرفی می کند، اما شخصیت بسیار قوی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تصویر او را به عنوان wimpy معرفی می کند، اما شخصیت بسیار قوی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In addition to this the shift from Wimpy to Burger King has altered the technology used in production of the hamburgers.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تغییر از Wimpy به Burger King تکنولوژی مورد استفاده در تولید همبرگر را تغییر داده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این تغییر از Wimpy به برگر کینگ، تکنولوژی مورد استفاده در تولید همبرگر را تغییر داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این تغییر از Wimpy به برگر کینگ، تکنولوژی مورد استفاده در تولید همبرگر را تغییر داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. None of those wimpy washed-out vocals for Our Tom.
[ترجمه گوگل]هیچکدام از آن آوازهای بیحس و بیحس برای تام ما
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از آن لباس های شسته نشده برای تام ما را شسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از آن لباس های شسته نشده برای تام ما را شسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Alone, most of the electronic bits are wimpy and would die of nonuse .
[ترجمه گوگل]بهتنهایی، بیشتر بیتهای الکترونیکی ضعیف هستند و از عدم استفاده میمیرند
[ترجمه ترگمان]تن ها، بسیاری از قطعات الکترونیکی wimpy هستند و از nonuse می میرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تن ها، بسیاری از قطعات الکترونیکی wimpy هستند و از nonuse می میرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I'd rather have a wimpy kid than a dead one, you know?
[ترجمه Maral] من ترجیح میدم یک بچه ی باهوش داشته باشم تا یه مرده، میدونی؟|
[ترجمه گوگل]من ترجیح می دهم یک بچه بی روح داشته باشم تا یک بچه مرده، می دانید؟[ترجمه ترگمان]من ترجیح می دم که یه بچه wimpy بیشتر از یه مرده باشم، می دونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I do not think the wimpy drinker is going to last long in this club.
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم که شراب خوار زیاد در این باشگاه دوام بیاورد
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم این مشروب خوری تا آخر عمر دوام داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم این مشروب خوری تا آخر عمر دوام داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Wimpy stands between them a complete meal from the stream of objects passing overhead - free Popeye.
[ترجمه گوگل]Wimpy می ایستد بین آنها یک وعده غذایی کامل از جریان اشیاء عبور از بالای سر - Popeye رایگان
[ترجمه ترگمان]Wimpy بین آن ها یک وعده کامل از جریان اشیا عبور می کند که از Popeye عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Wimpy بین آن ها یک وعده کامل از جریان اشیا عبور می کند که از Popeye عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I don't think the wimpy drinkers are gonna last long in this club.
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم که شراب خواران زیاد در این باشگاه دوام بیاورند
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم این drinkers این کلوب خیلی دوام بیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم این drinkers این کلوب خیلی دوام بیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I hate wimpy drinker.
[ترجمه گوگل]من از شراب خوار متنفرم
[ترجمه ترگمان] من از مشروب خوری بدم میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من از مشروب خوری بدم میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You may not be weak, but when it comes to money, you get wimpy.
[ترجمه گوگل]شما ممکن است ضعیف نباشید، اما وقتی صحبت از پول به میان میآید، بیحس میشوید
[ترجمه ترگمان]شاید ضعیف نباشی، اما وقتی به پول می رسد، you
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید ضعیف نباشی، اما وقتی به پول می رسد، you
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید