wimbledon

/ˈwɪmbəldən//ˈwɪmbəldən/

محله ی ویمبل دن (در لندن - محل مسابقات سالیانه ی تنیس)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a grand slam tournament in professional tennis, also known as the Wimbledon Tennis Championship.

(2) تعریف: the suburb of London, England, where this tournament is held.

جمله های نمونه

1. Wimbledon has been a launch pad for so many players.
[ترجمه گوگل]ویمبلدون سکوی پرتاب برای بسیاری از بازیکنان بوده است
[ترجمه ترگمان]ویمبلدون برای بسیاری از بازیکنان یک سکوی پرتاب بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tune in to our exclusive coverage of Wimbledon.
[ترجمه گوگل]با پوشش اختصاصی ما از ویمبلدون همراه شوید
[ترجمه ترگمان]به پوشش انحصاری ما از ویمبلدون کمک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A back injury forced her to withdraw from Wimbledon.
[ترجمه گوگل]مصدومیت کمر او را مجبور به کناره گیری از ویمبلدون کرد
[ترجمه ترگمان]یک آسیب به کمر او را وادار به عقب نشینی از ویمبلدون کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Venus Williams was the top seed at Wimbledon this year.
[ترجمه گوگل]ونوس ویلیامز نفر اول ویمبلدون امسال بود
[ترجمه ترگمان]ونوس ویلیامز امسال اولین دانه در ویمبلدون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wimbledon is a shrine for all lovers of tennis.
[ترجمه گوگل]ویمبلدون زیارتگاه همه دوستداران تنیس است
[ترجمه ترگمان]ویمبلدون برای همه عاشقان تنیس یک معبد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Who won the men's doubles at Wimbledon this year?
[ترجمه گوگل]چه کسی برنده مسابقات دونفره مردان در ویمبلدون امسال شد؟
[ترجمه ترگمان]امسال توی \"ویمبلدون\" ۲ تا سرباز رو برنده شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her finest moment came when she won Wimbledon.
[ترجمه گوگل]بهترین لحظه او با قهرمانی در ویمبلدون رقم خورد
[ترجمه ترگمان]بهترین لحظه اون وقتی بود که \"ویمبلدون\" برنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her Wimbledon victory was hailed as a triumph over adversity.
[ترجمه گوگل]پیروزی او در ویمبلدون به عنوان یک پیروزی بر ناملایمات مورد ستایش قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]پیروزی ویمبلدون او به عنوان پیروزی بر بدبختی مورد ستایش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The very least I'm looking for at Wimbledon is to reach the quarter-finals.
[ترجمه گوگل]کمترین چیزی که در ویمبلدون به دنبالش هستم رسیدن به یک چهارم نهایی است
[ترجمه ترگمان]حداقل من به دنبال مسابقات یک چهارم نهایی ویمبلدون هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Can she retain her Wimbledon crown?
[ترجمه گوگل]آیا او می تواند تاج ویمبلدون خود را حفظ کند؟
[ترجمه ترگمان]می تونه تاج Wimbledon رو هم نگه داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She's the reigning champion at Wimbledon.
[ترجمه گوگل]او قهرمان ویمبلدون است
[ترجمه ترگمان]\"اون قهرمان reigning\" ویمبلدون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He has been seeded 14th at Wimbledon next week.
[ترجمه گوگل]او در ویمبلدون هفته آینده به رتبه چهاردهم رسیده است
[ترجمه ترگمان]هفته آینده در ویمبلدون قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She is determined to retain her Wimbledon crown.
[ترجمه گوگل]او مصمم است که تاج ویمبلدون خود را حفظ کند
[ترجمه ترگمان]او مصمم است که تاج و تخت ویمبلدون را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sampras looks a practical certainty to win Wimbledon this year.
[ترجمه گوگل]سمپراس برای قهرمانی در ویمبلدون امسال مطمئن است
[ترجمه ترگمان]Sampras به نظر عملی مثبت می رسد که امسال ویمبلدون را برنده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• city in southeast england; prestigious tennis tournament that is held in this city

پیشنهاد کاربران

محله ای در ویمبل دن که سالیانه مسابقات تنیس برگزار میشود.

بپرس