wilfulness


خودرایی، خودسری، تعمد

جمله های نمونه

1. Wilfulness Wilfully disregarding safety rules is rarely a primary cause of incidents.
[ترجمه گوگل]عمدی نادیده گرفتن عمدی قوانین ایمنی به ندرت علت اصلی حوادث است
[ترجمه ترگمان]نادیده گرفتن قوانین ایمنی بدون توجه به قوانین ایمنی به ندرت عامل اصلی حوادث است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The wilfulness of human nature can be deceitful, and we can hang on to old ways like cherished thoughts or possessions.
[ترجمه گوگل]اراده‌ی طبیعت انسان می‌تواند فریبنده باشد، و ما می‌توانیم به روش‌های قدیمی مانند افکار یا دارایی‌های عزیز متوسل شویم
[ترجمه ترگمان]The طبیعت انسان می تواند deceitful باشد و ما می توانیم به روش های قدیمی مثل افکار و اموال cherished آویزان شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their memories emphasise his intrepid, iconoclastic, and freedom-loving wilfulness.
[ترجمه گوگل]خاطرات آن‌ها بر اراده‌ی شجاع، نمادین و آزادی‌خواه او تأکید می‌کند
[ترجمه ترگمان]memories بر wilfulness intrepid، iconoclastic و آزادی عشق تاکید دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We deify independence and wilfulness and call them by the wrong name.
[ترجمه گوگل]ما استقلال و اراده را خدایی می کنیم و آنها را به نام اشتباه می نامیم
[ترجمه ترگمان]ما به استقلال و خودسری دست می زنیم و آن ها را به اسم عوضی خطاب می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Man calls sin a weakness; God calls it wilfulness. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]انسان گناه را ضعف می نامد; خداوند به آن می‌گوید اراده فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]بشر به گناه خود گناه می نامد؛ خداوند آن را wilfulness می نامد فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wilfulness is the stumbling block in a marriage.
[ترجمه گوگل]اراده سنگ مانع در ازدواج است
[ترجمه ترگمان]wilfulness مانع لغزش در یک ازدواج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The voice of God on earth is the voice of the Church Militant; and all the voices that come to you are the echoes of your own wilfulness.
[ترجمه گوگل]صدای خدا بر روی زمین، صدای مبارز کلیسا است و تمام صداهایی که به تو می آید، پژواک اراده خودت است
[ترجمه ترگمان]صدای خداوند روی زمین صدای کلیسای Church است؛ و همه صداهایی که به گوش شما می آیند، انعکاس wilfulness خود شما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There was an infinity of firmest fortitude, a determinate, unsurrenderable wilfulness, in the fixed and fearless, forward dedication of that glance.
[ترجمه گوگل]بی نهایت از استوارترین استحکام، اراده ای قاطع و تسلیم ناپذیر، در فداکاری ثابت و بی باک و رو به جلو آن نگاه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در آن نگاه ثابت و بی باک، که در آن نگاه خیره و بی باک بود، بین هایت بسیار قوی و قاطع وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At the World Expo we demonstrate that the Dutch are able to live below sea level and that our country is a global player in some fields as a result of creativity, innovation and wilfulness.
[ترجمه گوگل]در نمایشگاه جهانی نشان می‌دهیم که هلندی‌ها می‌توانند در زیر سطح دریا زندگی کنند و کشور ما در برخی زمینه‌ها در نتیجه خلاقیت، نوآوری و اراده یک بازیگر جهانی است
[ترجمه ترگمان]در نمایشگاه جهانی ما نشان می دهیم که هلندی ها قادر به زندگی زیر سطح دریا هستند و اینکه کشور ما یک بازیگر جهان در برخی زمینه ها به عنوان نتیجه خلاقیت، نوآوری و wilfulness است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The muscles, not spontaneously moved, but moved by a low usurping wilfulness, grow tight about the outline of the face with the most disagreeable sensation.
[ترجمه گوگل]ماهیچه‌ها که خود به خود حرکت نمی‌کنند، بلکه با یک اراده غصبی کم به حرکت در می‌آیند، با ناخوشایندترین حس در اطراف صورت سفت می‌شوند
[ترجمه ترگمان]ماهیچه ها به طور خودبخود حرکت نمی کردند، اما به خاطر wilfulness سخت و غاصب به حرکت در آمدند و در مورد طرح کلی چهره با احساسی بسیار ناخوشایند رشد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Joint injuries are several tortfeasors" torts can hurt others on the base of common wilfulness or faults. "
[ترجمه گوگل]صدمات مفاصل چندین عامل زیانبار هستند "خطاها می توانند بر اساس عمد یا خطاهای رایج به دیگران آسیب برسانند "
[ترجمه ترگمان]آسیب های مفصلی چند گناه هستند که می توانند به دیگران بر پایه خودسری و یا خطاهای مشترک آسیب برسانند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I refuse to stand by and see the company allowed to run aground because of one woman's wilfulness.
[ترجمه گوگل]من حاضر نیستم کنار بایستم و ببینم که شرکت اجازه دارد به دلیل بدخواهی یک زن از بین برود
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم کنار بایستم و شرکت را ببینم که به خاطر wilfulness یک زن به گل نشسته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You were fearless, passionate and yes, somewhat stubborn and self-willed. The claim has been that you were banished from paradise because of your desire for knowledge and your wilfulness.
[ترجمه گوگل]تو نترس، پرشور و بله، تا حدودی سرسخت و خودخواه بودی ادعا این بوده است که به خاطر علم و اراده خود از بهشت ​​رانده شده اید
[ترجمه ترگمان]شما نترس، پرشور و بله، تا حدی یک دنده و خود اراده این ادعا این بوده است که به خاطر میل شما به دانش و خودسری شما از بهشت بیرون رانده شده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• intention, malicious intent; obduracy, tenacity; determination

پیشنهاد کاربران

بپرس