wilfully


خودسرانه، عمدا، دانسته

جمله های نمونه

1. Some basic safety rules were wilfully ignored.
[ترجمه گوگل]برخی از قوانین اساسی ایمنی عمدا نادیده گرفته شدند
[ترجمه ترگمان]برخی از قوانین اولیه ایمنی به عمد نادیده گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They were charged with wilfully neglecting their children.
[ترجمه گوگل]آنها به بی توجهی عمدی به فرزندانشان متهم شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها به عمد به غفلت از کودکانشان متهم شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Either she was woefully ignorant, or wilfully obtuse.
[ترجمه گوگل]او یا به شدت نادان بود یا عمداً گنگ
[ترجمه ترگمان]یا اینکه او به طور بدبخت نادان یا به عمد خنگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Laws 2 2a states that any law which is wilfully broken can lead to a penalty kick.
[ترجمه گوگل]قوانین 2 2a بیان می کند که هر قانونی که عمداً نقض شود می تواند منجر به ضربه پنالتی شود
[ترجمه ترگمان]قوانین ۲ ۲ a بیان می کند که هر قانونی که به عمد شکسته می شود می تواند منجر به یک ضربه پنالتی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wilfulness Wilfully disregarding safety rules is rarely a primary cause of incidents.
[ترجمه گوگل]عمدی نادیده گرفتن عمدی قوانین ایمنی به ندرت علت اصلی حوادث است
[ترجمه ترگمان]نادیده گرفتن قوانین ایمنی بدون توجه به قوانین ایمنی به ندرت عامل اصلی حوادث است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I was not wilfully doing anything wrong.
[ترجمه گوگل]من عمداً کار اشتباهی انجام ندادم
[ترجمه ترگمان]من به عمد هیچ کار اشتباهی انجام نمی دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Faustus wilfully ends himself; he sells his soul to the devil.
[ترجمه گوگل]فاستوس عمداً خود را به پایان می رساند او روح خود را به شیطان می فروشد
[ترجمه ترگمان]به عمد خود را به پایان می رساند؛ روحش را به شیطان می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The insomniac Proust wilfully obliged others to accommodate themselves to the bizarre hours he kept.
[ترجمه گوگل]پروست بی خواب، عمداً دیگران را ملزم می کرد تا خود را با ساعات عجیبی که او نگه می داشت، تطبیق دهند
[ترجمه ترگمان]The که به زحمت به هوش آمده بود، دیگران را مجبور کرده بود که خود را به ساعات عجیب و غریبی که در آن زندگی می کرد، سرگرم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He has behaved wilfully and erratically, and shows no hint of getting a grip on the country's problems.
[ترجمه گوگل]او عامدانه و نامنظم رفتار کرده است و هیچ نشانه ای از دستیابی به مشکلات کشور نشان نمی دهد
[ترجمه ترگمان]او به عمد و نامنظم رفتار کرده و هیچ نشانه ای از دست دادن به مشکلات کشور نشان نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These sections do not cover wilfully self-inflicted illness or venereal disease.
[ترجمه گوگل]این بخش‌ها، بیماری‌های عمدی یا بیماری‌های مقاربتی را پوشش نمی‌دهند
[ترجمه ترگمان]این بخش ها افراد مبتلا به بیماری و امراض مقاربتی را تحت پوشش قرار نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is a wilfully incurred risk in the pursuit of speed, but you never have to follow suit.
[ترجمه گوگل]این یک خطر عمدی در تعقیب سرعت است، اما هرگز مجبور نیستید از آن پیروی کنید
[ترجمه ترگمان]این ریسکی است که در تعقیب سرعت متحمل می شود، اما شما هرگز مجبور نیستید آن را دنبال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Input: The user wilfully inputs a natural number from the keyboard.
[ترجمه گوگل]ورودی: کاربر عمداً یک عدد طبیعی را از صفحه کلید وارد می کند
[ترجمه ترگمان]ورودی: کاربر به عمد یک عدد طبیعی از صفحه کلید وارد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No change shall be made wilfully once the method of inventory pricing is adopted.
[ترجمه گوگل]پس از اتخاذ روش قیمت گذاری موجودی، هیچ تغییری عمداً نباید انجام شود
[ترجمه ترگمان]هیچ تغییری در زمانی که روش قیمت گذاری دارایی اتخاذ شود، به طور کامل اتخاذ نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. West was wilfully blind to the abuse that took place.
[ترجمه گوگل]وست عمداً نسبت به سوء استفاده ای که رخ داد کور بود
[ترجمه ترگمان]غرب به عمد نسبت به سو استفاده از این سو و سو رفتار کور شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There were claims that the Front has wilfully perverted democracy.
[ترجمه گوگل]ادعاهایی وجود داشت که جبهه به طور عمدی دموکراسی را منحرف کرده است
[ترجمه ترگمان]ادعاهایی وجود داشتند مبنی بر اینکه جبهه به عمد دموکراسی را منحرف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• with premeditated intent, intentionally; stubbornly; determinedly

پیشنهاد کاربران

بپرس