اسم ( noun )
• (1) تعریف: a trick or stratagem intended to mislead, entice, or entrap.
• مشابه: ploy, ruse, stratagem, subterfuge, trap
• مشابه: ploy, ruse, stratagem, subterfuge, trap
- The elderly couple were taken in by the wiles of this swindler.
[ترجمه گوگل] زن و شوهر سالخورده توسط حیله های این کلاهبردار به دام افتادند
[ترجمه ترگمان] این شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد و شیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: (often pl.) cunning or seductive behavior; guile; trickery.
- He claims he was enticed by her "feminine wiles."
[ترجمه گوگل] او ادعا میکند که فریفته «حیلههای زنانه» او شده است
[ترجمه ترگمان] او ادعا می کند که \"نیرنگ های زنانه\" او را فریب داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او ادعا می کند که \"نیرنگ های زنانه\" او را فریب داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: wiles, wiling, wiled
حالات: wiles, wiling, wiled
• (1) تعریف: to lure, mislead, or entrap by cunning or seductiveness.
- His buddies wiled him away from his studies with the promise of easy winnings at poker.
[ترجمه گوگل] دوستانش با وعده برنده شدن آسان در پوکر او را از تحصیل دور کردند
[ترجمه ترگمان] دوستانش او را از درس دادن به قمار و بردن قمار در پوکر منصرف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دوستانش او را از درس دادن به قمار و بردن قمار در پوکر منصرف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to pass (time), esp. in a pleasant manner (usu. fol. by away). (See while.)
- We wiled away a few hours in the back yard.
[ترجمه گوگل] چند ساعتی در حیاط پشتی فرار کردیم
[ترجمه ترگمان] چند ساعتی در حیاط پشتی راه رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] چند ساعتی در حیاط پشتی راه رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید