• : تعریف: undomesticated living things, esp. wild animals.
- There is still plenty of wildlife in these woods.
[ترجمه مبین] در این جنگل ها هنوز حیات وحش زیادی وجود دارد
|
[ترجمه گنج جو] امروزه باز انواع بیشماری از جانوران وحشی لا بلای درختای این جنگلا زندگی میکنن.
|
[ترجمه Mssz] هنوز موجود زنده در این جنگل وجود دارد
|
[ترجمه Ir] در این جنگل ها هنوز حیوانات وحشی زیادی زیست میکنند
|
[ترجمه گوگل] هنوز حیات وحش زیادی در این جنگل ها وجود دارد [ترجمه ترگمان] هنوز حیات وحش در این جنگل وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. wildlife sanctuaries have been established all along the coast
در سرتاسر کرانه ایمنگاه هایی برای جانوران و گیاهان وحشی به وجود آورده شده است.
2. a wildlife preserve
محل نگهداری جانوران وحشی
3. The park is the largest wildlife sanctuary in the US.
[ترجمه گوگل]این پارک بزرگترین پناهگاه حیات وحش در ایالات متحده است [ترجمه ترگمان]پارک بزرگ ترین پناه گاه حیات وحش در آمریکا است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Many wildlife parks are regularly invaded by people poaching game.
[ترجمه گوگل]بسیاری از پارک های حیات وحش به طور مرتب توسط افرادی که شکار غیرقانونی بازی می کنند مورد هجوم قرار می گیرند [ترجمه ترگمان]بسیاری از پارک های حیات وحش به طور منظم توسط شکار غیر قانونی مردم مورد هجوم قرار می گیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The area has an abundance of wildlife.
[ترجمه گوگل]این منطقه دارای حیات وحش فراوانی است [ترجمه ترگمان]این منطقه دارای فراوانی حیات وحش است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Polluted water sources are a hazard to wildlife.
[ترجمه گوگل]منابع آب آلوده یک خطر برای حیات وحش است [ترجمه ترگمان]منابع آب آلوده، خطری برای حیات وحش هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Our wildlife trips offer a thrilling encounter with wildlife in its natural state.
[ترجمه گوگل]سفرهای حیات وحش ما یک برخورد هیجان انگیز با حیات وحش در حالت طبیعی آن ارائه می دهد [ترجمه ترگمان]سفره ای حیات وحش ما، یک رویارویی مهیج با حیات وحش در حالت طبیعی خود ارائه می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His love of nature was expressed through his wildlife paintings.
[ترجمه گوگل]عشق او به طبیعت از طریق نقاشی های حیات وحش خود را نشان داد [ترجمه ترگمان]عشق او به طبیعت از طریق نقاشی های حیات وحش خود بیان شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. People were concerned that pets or wildlife could be affected by the pesticides.
[ترجمه گوگل]مردم نگران بودند که حیوانات خانگی یا حیات وحش تحت تأثیر آفت کش ها قرار بگیرند [ترجمه ترگمان]افراد نگران این بودند که حیوانات خانگی و یا حیوانات حیات وحش می توانند تحت تاثیر آفت کش ها قرار بگیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The wood is a haven for wildlife.
[ترجمه گوگل]چوب پناهگاهی برای حیات وحش است [ترجمه ترگمان]این جنگل پناه گاه حیات وحش است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Australians are justly proud of their native wildlife.
[ترجمه گوگل]استرالیایی ها به درستی به حیات وحش بومی خود افتخار می کنند [ترجمه ترگمان]استرالیایی ها حقا به حیات وحش بومی خود افتخار می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The storm caused havoc to wildlife.
[ترجمه آریافقیهان] طوفان به حیات وحش منجر شد
|
[ترجمه گوگل]طوفان باعث تخریب حیات وحش شد [ترجمه ترگمان]طوفان باعث ویرانی حیات وحش شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The increasing use of pesticides threatens the wildlife of the area.
[ترجمه گوگل]افزایش استفاده از آفت کش ها حیات وحش منطقه را تهدید می کند [ترجمه ترگمان]استفاده فزاینده از آفت کش ها، حیات وحش منطقه را تهدید می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Pesticides can kill wildlife and pollute the atmosphere.
[ترجمه گوگل]آفت کش ها می توانند حیات وحش را از بین ببرند و جو را آلوده کنند [ترجمه ترگمان]Pesticides می توانند حیات وحش را بکشند و اتمسفر را آلوده کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Do not allow your dog to disturb wildlife.
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید سگ شما مزاحم حیات وحش شود [ترجمه ترگمان]به سگ تان اجازه ندهید که حیات وحش را خراب کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
غیر اهلی (اسم)
wildlife
حیوانات وحشی (اسم)
wildlife
انگلیسی به انگلیسی
• wild animals; animals in their natural environment you can refer to animals that live in the wild as wildlife.
پیشنهاد کاربران
طبیعت وحشی ( =حیوانات و گیاهان وحشی ) . حیات وحش مثال: Maryam is visiting a museum of nature and wildlife. مریم در حال بازدید از موزه طبیعت و حیات وحش است.
Nature and animals. Living things and especially mammals, birds, and fishes that are neither human nor domesticated.
wildlife ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: حیات وحش تعریف: همۀ موجودات گیاهی و جانوری که در محیط طبیعی، بدون مداخلۀ انسان، زندگی می کنند
سلام دوست من: Wildlife: . We can not keep these animals in the house فارسی:حیوانات وحشی، ( حیات وحش هم میتونیم بگیم بستگی به جمله داره )
حیوانات غیر اهلی حیات وحش
حیاط وحش wilبه معنی زندگی و dlife به معنی وحش است
حیات وحش ( =حیوانات وگیاهان وحشی )
محل زندگی حیوانات
animals and plants in nature are called wildlife حیات وحش☣️