wildcard

پیشنهاد کاربران

1. English:
"In poker, a wild card can represent any other card to form a winning hand. "
Persian:
�در پوکر، یک کارت جوکر می تواند جایگزین هر کارت دیگری شود تا دست برنده تشکیل شود. �
- - -
...
[مشاهده متن کامل]

2. English:
"The team’s star player was a wild card; no one could predict his performance. "
Persian:
�بازیکن ستاره تیم یک عامل غیرقابل پیش بینی بود؛ هیچ کس نمی توانست عملکرد او را حدس بزند. �
- - -
3. English:
"The tournament allows one wild card entry for an unranked player. "
Persian:
�این مسابقه به یک بازیکن بدون رتبه، به عنوان کارت جانشین اجازه ورود می دهد. �
- - -
4. English:
"Her unpredictable personality makes her a wild card in negotiations. "
Persian:
�شخصیت غیرقابل پیش بینی او، یک عامل نامشخص در مذاکرات محسوب می شود. �
- - -
5. English:
"The ‘’ symbol acts as a wild card in search engines to replace unknown words. "
Persian:
�نماد ‘’ در موتورهای جستجو به عنوان یک کارت همه کاره برای جایگزینی کلمات ناشناخته عمل می کند. �
- - -
Key Terms Used in Translations:
- Wild Card ( in games ) = کارت جوکر / کارت جانشین
- Wild Card ( metaphorical ) = عامل غیرقابل پیش بینی / عامل نامشخص
- Unpredictable = غیرقابل پیش بینی

در SQL می توان � حروف عام � ترجمه کرد. در واقع به حروفی گفته می شود که برای نشان دادن الگوهای خاصی در متن استفاده می شود.
٪ و ـ دو وایلد کارد عمده در SQL هستند.
'K%' به معنی کلماتی است که درنهایت به حرف K ختم شوند.
شگفتی ساز
wildcard ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: نویسۀ جانشین
تعریف: نویسه‏ای که می تواند نماینده یک یا چند نویسه در متن باشد
( رایانش ) چمنویسه
منابع• https://fa.wiktionary.org/wiki/چمنویسه
یک اصطلاح است به معنی عنصر تعجب آور یا مسئله ای که میتواند باعث شگفتی شود، مثلا: the wildcard is new covid outbreak تنها مسئله ای که می تواند باعث شگفتی شود ظهور دوباره کووید 19 می باشد.