• : تعریف: the futile pursuit of something unattainable or nonexistent.
انگلیسی به انگلیسی
• pursuit of something which is extremely unlikely to be attained, searching in vain if you are on a wild-goose chase, you waste a lot of time searching for something that you have little chance of finding; an informal expression.
پیشنهاد کاربران
دنبال نخود سیاه بودن . دنبال چیزی باشی که وجود نداره . هدفی را دنبال کنی که مطمئنا محقق نمیشه .
a search that is completely unsuccessful and a waste of time because the person or thing being searched for does not exist or is somewhere else غیر رسمی جستجوی کاملاً ناموفق و اتلاف وقت زیرا شخص یا چیزی که جستجو می شود وجود ندارد یا در جای دیگری است. ... [مشاهده متن کامل]
After two hours spent wandering in the snow, I realized we were on a wild goose chase.
این اصطلاح اکثرا با این دو ساختار میاد: send someone on a wild goose chase = کسی رو دنبال نخود سیاه فرستادن to be on a wild goose chase = دنبال نخود سیاه بودن
To send someone on a wild goose chase کسی را دنبال نخود سیاه فرستان
💎Wild Goose Chase💎 Meaning: An impossible or futile search or task Example: I think this is a wild goose chase. This library doesn’t have the books we need *کسی را دنبال نخود سیاه فرستادن* ❇️PROVERB ❇️SAYING ❇️IDIOM
آب در هاون کوبیدن
دنبال نخود سیاه رفتن
جهدِ بی توفیق، کوشش باطل، سعی عبث
خود را سر کار گذاشتن
( یک زبانزد ) بیهوده برای یک چیز دست نیافتنی تلاش کردن و پی آن رفتن