wide open


(چشم یا دریچه و غیره) کاملا باز، گشوده، چهارتاق

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: opened completely.
مشابه: agape, free

- a wide-open window
[ترجمه 🌠MM93🌠] یک پنجره کاملاً باز
|
[ترجمه گوگل] یک پنجره کاملا باز
[ترجمه ترگمان] پنجره ای باز و باز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having no laws or lax enforcement of laws on gambling, prostitution, and the like.

- a wide-open town
[ترجمه گوگل] یک شهر باز
[ترجمه ترگمان] یه شهر وسیع باز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Keep your eyes wide open before marriage, and half shut afterwards.
[ترجمه گوگل]قبل از ازدواج چشمان خود را کاملا باز نگه دارید و بعد از آن نیمه بسته
[ترجمه ترگمان]چشم خودت را باز کن تا قبل از ازدواج باز و نیم بسته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The outer door was wide open but the inner one was locked.
[ترجمه گوگل]در بیرونی کاملا باز بود اما در داخلی قفل بود
[ترجمه ترگمان]در بیرونی باز بود، اما داخلی در قفل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He swung the door wide open in a parody of welcome.
[ترجمه گوگل]او در را به صورت تقلید از استقبال باز کرد
[ترجمه ترگمان]در را باز کرد و به تقلید از خوش آمد گویی، در را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She had left the door wide open.
[ترجمه گوگل]در را کاملا باز گذاشته بود
[ترجمه ترگمان]در را کاملا باز گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My arms are wide open for you this New Year.
[ترجمه گوگل]آغوش من در این سال جدید برای شما باز است
[ترجمه ترگمان]بازوان من برای شما سال نو کاملا باز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All the windows were wide open .
[ترجمه گوگل]همه پنجره ها کاملا باز بود
[ترجمه ترگمان]تمام پنجره ها کاملا باز بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most experts agree that the election is wide open at this point.
[ترجمه گوگل]اکثر کارشناسان معتقدند که انتخابات در این مقطع کاملاً باز است
[ترجمه ترگمان]اکثر کارشناسان بر این باورند که این انتخابات در این نقطه کاملا باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Liam was fast asleep with his mouth wide open .
[ترجمه گوگل]لیام با دهن کاملا باز خوابیده بود
[ترجمه ترگمان]لیام با دهان باز خوابیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You're laying yourself wide open to accusations of dishonesty.
[ترجمه گوگل]شما خود را کاملاً در معرض اتهامات نادرستی قرار می دهید
[ترجمه ترگمان]تو خودت را در معرض اتهامات عدم صداقت قرار می دهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The competition has been thrown wide open by the absence of the world champion.
[ترجمه گوگل]رقابت با غیبت قهرمان جهان باز شده است
[ترجمه ترگمان]این رقابت با حضور قهرمان جهان کاملا باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She left the door wide open.
[ترجمه گوگل]در را کاملا باز گذاشت
[ترجمه ترگمان]در را کاملا باز گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The men's race appears wide open .
[ترجمه گوگل]رقابت مردان کاملاً باز به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد نژاد مردها کاملا باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He married her with her eyes wide open.
[ترجمه گوگل]با چشمان باز با او ازدواج کرد
[ترجمه ترگمان]با چشمان گشاد شده با او ازدواج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He liked the wide open spaces of the Australian countryside.
[ترجمه گوگل]او فضاهای باز حومه استرالیا را دوست داشت
[ترجمه ترگمان]او فضای باز گسترده حومه استرالیا را دوست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Someone left the back door wide open.
[ترجمه گوگل]یک نفر در پشتی را کاملا باز گذاشت
[ترجمه ترگمان]یه نفر در پشتی رو باز گذاشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• open fully, open to a large extent

پیشنهاد کاربران

### Root Words of "WIDE OPEN":
- **WIDE**: From Old English *wīd*, meaning "spacious" or "broad. "
- **OPEN**: From Old English *open*, meaning "not closed" or "accessible. "
- - -

...
[مشاهده متن کامل]

### Collocations of **WIDE OPEN**:
1. **WIDE OPEN SPACES**
- Example: She loves running in **WIDE OPEN SPACES**.
- او دوست دارد در فضاهای باز بدود.
- 🌾
- Example: The countryside is full of **WIDE OPEN SPACES**.
- مناطق روستایی پر از فضاهای باز است.
- 🏞️
2. **WIDE OPEN DOOR**
- Example: The **WIDE OPEN DOOR** welcomed the guests.
- درِ باز از مهمان ها استقبال کرد.
- 🚪
- Example: He left the **WIDE OPEN DOOR** for fresh air.
- او در را باز گذاشت تا هوای تازه وارد شود.
- 🌬️
3. **WIDE OPEN EYES**
- Example: The child looked at the fireworks with **WIDE OPEN EYES**.
- کودک با چشمان باز به آتش بازی نگاه کرد.
- 👀
- Example: She stared at him with **WIDE OPEN EYES** in surprise.
- او با چشمان باز از تعجب به او خیره شد.
- 😮
4. **WIDE OPEN OPPORTUNITIES**
- Example: The new job offers **WIDE OPEN OPPORTUNITIES** for growth.
- شغل جدید فرصت های گسترده ای برای رشد ارائه می دهد.
- 🚀
- Example: The market is **WIDE OPEN OPPORTUNITIES** for startups.
- بازار پر از فرصت های گسترده برای استارت آپ ها است.
- 💼
5. **WIDE OPEN SPREAD**
- Example: The eagle flew with its wings **WIDE OPEN SPREAD**.
- عقاب با بال های کاملاً باز پرواز کرد.
- 🦅
- Example: The map was **WIDE OPEN SPREAD** on the table.
- نقشه به طور کامل روی میز باز شده بود.
- 🗺️
- - -
### Derivatives of **WIDE OPEN**:
1. **WIDELY OPEN** ( adverbial form )
- Example: Her eyes were **WIDELY OPEN** in amazement.
- چشمان او از تعجب کاملاً باز بود.
- 😲
- Example: The gates stood **WIDELY OPEN** for the festival.
- دروازه ها برای جشن کاملاً باز بودند.
- 🎉
2. **WIDE - OPENNESS** ( noun, less common )
- Example: The **WIDE - OPENNESS** of the landscape was breathtaking.
- گستردگی منظره نفس گیر بود.
- 🌄
- Example: The **WIDE - OPENNESS** of the sky made her feel free.
- گستردگی آسمان به او احساس آزادی می داد.
- 🌌
3. **WIDE - OPENED** ( adjective, less common )
- Example: The **WIDE - OPENED** windows let in the breeze.
- پنجره های کاملاً باز باد را به داخل راه دادند.
- 🌬️
- Example: His **WIDE - OPENED** arms welcomed the hug.
- آغوش کاملاً باز او برای در آغوش گرفتن آماده بود.
- 🤗
- - -
### Example Sentences ( Easy to Hard ) :
1. **WIDE OPEN**
- The window was **WIDE OPEN**.
- پنجره کاملاً باز بود.
- 🪟
- The field was **WIDE OPEN** for the kids to play.
- زمین کاملاً باز بود تا بچه ها بازی کنند.
- ⚽
2. **WIDE OPEN SPACES**
- She loves the **WIDE OPEN SPACES** of the desert.
- او فضاهای باز کویر را دوست دارد.
- 🏜️
- The **WIDE OPEN SPACES** of the park are perfect for picnics.
- فضاهای باز پارک برای پیکنیک عالی هستند.
- 🧺
3. **WIDE OPEN DOOR**
- The **WIDE OPEN DOOR** let in the sunlight.
- درِ باز نور خورشید را به داخل راه داد.
- ☀️
- He stood in front of the **WIDE OPEN DOOR**, hesitating to enter.
- او مقابل درِ باز ایستاد و برای ورود تردید داشت.
- 🚪
4. **WIDE OPEN EYES**
- The baby looked at the toy with **WIDE OPEN EYES**.
- نوزاد با چشمان باز به اسباب بازی نگاه کرد.
- 👶
- Her **WIDE OPEN EYES** showed her shock.
- چشمان کاملاً باز او نشان دهنده شوکش بود.
- 😳
5. **WIDE OPEN OPPORTUNITIES**
- The new policy created **WIDE OPEN OPPORTUNITIES** for businesses.
- سیاست جدید فرصت های گسترده ای برای کسب وکارها ایجاد کرد.
- 💡
- The digital age offers **WIDE OPEN OPPORTUNITIES** for innovation.
- عصر دیجیتال فرصت های گسترده ای برای نوآوری ارائه می دهد.
- 🌐
deepseek

وسیع
روشنفکر
آزاد، بی قانون ، بدون محدودیت
بازِ باز

بپرس