wicker

/ˈwɪkər//ˈwɪkə/

معنی: بید سبدی، ترکه یا چوب کوتاه، ترکهای
معانی دیگر: ترکه، شاخه ی بید، حصیر، ترکه ی بافته، رجوع شود به: wickerwork

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a flexible twig or shoot of willow or other long, woody strip.
مشابه: cane

(2) تعریف: a basket or piece of furniture made of such twigs or strips woven together; wickerwork.
صفت ( adjective )
• : تعریف: made of wicker, as a basket or piece of furniture.

جمله های نمونه

1. Sitting in his wicker chair, he gazed reflectively at the fire.
[ترجمه گوگل]روی صندلی حصیری خود نشسته بود و با تأمل به آتش خیره شد
[ترجمه ترگمان]در حالی که در صندلی حصیری خود نشسته بود اندیشمندانه به آتش خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We sat side by side on two wicker seats.
[ترجمه گوگل]کنار هم روی دو صندلی حصیری نشستیم
[ترجمه ترگمان]کنار دو صندلی حصیری نشسته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The living room is furnished simply with wicker furniture.
[ترجمه گوگل]اتاق نشیمن به سادگی با مبلمان حصیری مبله شده است
[ترجمه ترگمان]اتاق پذیرایی فقط اسباب اثاثیه حصیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Inside the aircraft passengers sat on wicker chairs, often surrounded by mail bags.
[ترجمه گوگل]در داخل هواپیما مسافران روی صندلی های حصیری نشسته بودند که اغلب با کیسه های پستی احاطه شده بودند
[ترجمه ترگمان]در داخل هواپیما، مسافران بر روی صندلی های حصیری می نشستند و اغلب با کیسه های پست احاطه شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was a wicker chair, the kind people use in summer country houses.
[ترجمه گوگل]این یک صندلی حصیری بود که مردم مهربان در خانه های روستایی از آن استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]این صندلی حصیری بود که مردم در خانه های ییلاقی در تابستان استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wicker waste paper baskets and bathroom sponges are guaranteed to be disintegrated at an alarming rate if left in the open.
[ترجمه گوگل]سبدهای کاغذ باطله حصیری و اسفنج های حمام تضمین می شود که اگر در فضای باز باقی بمانند، با سرعت نگران کننده ای متلاشی می شوند
[ترجمه ترگمان]Wicker سبدهای کاغذ باطله Wicker و اسفنج های حمام تضمین می شوند که اگر در فضای باز گذاشته شود از هم پاشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The maid crept under a wicker sofa.
[ترجمه گوگل]خدمتکار زیر مبل حصیری خزید
[ترجمه ترگمان]خدمتکار به زیر نیمکت راحتی کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Yes B: Nude tramp carrying wicker basket 5 V: More information on the hover mower.
[ترجمه گوگل]بله B: ولگرد برهنه حامل سبد حصیری 5 V: اطلاعات بیشتر در مورد ماشین چمن زنی شناور
[ترجمه ترگمان]بله، مرد ولگرد لختی سبد پنجم: اطلاعات بیشتری روی ماشین چمن زنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She sat in the wicker chair beside the bed and began, after a little, to feel comfortable and sleepy.
[ترجمه گوگل]روی صندلی حصیری کنار تخت نشست و بعد از کمی احساس راحتی و خواب آلودگی کرد
[ترجمه ترگمان]در صندلی حصیری کنار تخت نشست و بعد از کمی استراحت، احساس راحتی و خواب آلودگی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This wicker hamper is packed with delicious goodies and costs £6 9 inclusive of nationwide delivery.
[ترجمه گوگل]این حصه حصیری مملو از محصولات خوشمزه است و هزینه آن 69 پوند با احتساب ارسال به سراسر کشور است
[ترجمه ترگمان]این سبد حصیری مملو از شیرینی های خوش مزه است و ۶ میلیارد پوند برای تحویل در سراسر کشور هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It had a wicker, flower-girl basket of pinks and daisies in its mouth.
[ترجمه گوگل]در دهانش یک سبد حصیری و دخترانه از صورتی و گل مروارید داشت
[ترجمه ترگمان]یک زنبیل حصیری، گل سرخ و گل میخک در دهانش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Perhaps nothing can bring about racial equality, Wicker notes grimly.
[ترجمه گوگل]ویکر با تلخی خاطرنشان می کند، شاید هیچ چیز نتواند برابری نژادی را ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]Wicker grimly عبوسانه می گوید: شاید هیچ چیز نمی تواند برابری نژادی را به ارمغان بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She opened a wicker sewing box, looked inside, shook her head and closed the box again.
[ترجمه گوگل]جعبه خیاطی حصیری را باز کرد، نگاهی به داخل انداخت، سرش را تکان داد و دوباره جعبه را بست
[ترجمه ترگمان]جعبه خیاطی را باز کرد، به داخل نگاه کرد، سرش را تکان داد و جعبه را بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Present-day medicine men use wicker baskets and reed arrows.
[ترجمه گوگل]پزشکان امروزی از سبدهای حصیری و تیرهای نی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]مردان امروزی از سبدهای حصیری و تیره ای چوبی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Then she picked up the wicker bird cage and took it to the sill.
[ترجمه گوگل]سپس قفس حصیری پرنده را برداشت و به سمت آستانه برد
[ترجمه ترگمان]سپس قفس پرنده حصیری را برداشت و آن را به درگاه پنجره برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بید سبدی (اسم)
osier, wicker

ترکه یا چوب کوتاه (اسم)
wicker

ترکهای (صفت)
wicker

انگلیسی به انگلیسی

• objects made of plaited or woven twigs; small pliant twig or branch
made of small pliant twigs interwoven together
a wicker object is made of wickerwork.

پیشنهاد کاربران

بپرس