whore

/ˈhɔːr//hɔː/

معنی: فاحشه
معانی دیگر: جنده بازی کردن، خانم بازی کردن، روسپی، لکوری، قحبه، زن بی عفت، کسو، نانجیب، جندگی کردن، روسپی گری کردن، فاحشگی کردن، (مهجور) فاحشه کردن، به روسپی گری واداشتن، فاحشه بازی کردن، فاحشه کردن

بررسی کلمه

ادغام ( contraction )
• : تعریف: contracted form of "who are".
اسم ( noun )
(1) تعریف: one who engages in frequent sexual intercourse for money; prostitute.
مشابه: prostitute, tart

(2) تعریف: one who hires out his or her labor, skill, name, or the like for a debased or unworthy use.
مشابه: prostitute
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: whores, whoring, whored
(1) تعریف: to engage in prostitution, as the seller or buyer of sexual acts.

(2) تعریف: to behave like a prostitute.

جمله های نمونه

1. whore after
هرزگی کردن،دنبال کارهای شنیع رفتن

2. a brazen whore
فاحشه ی بی حیا

3. She has no morals! She's really a whore!
[ترجمه ایوعقیل] یک اخلاقه حنده اس
|
[ترجمه Melisamet.16@gmail.com] اون زن اخلاق نداره ! اون یه جنده واقعیه
|
[ترجمه Mosi] اون هیج اخلاقی نداره اون واقعا یه جندس!
|
[ترجمه گوگل]اخلاق نداره! او واقعاً یک فاحشه است!
[ترجمه ترگمان]او اخلاق ندارد! اون واقعا یه فاحشه است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. People were back to their drinking, drugging and whoring.
[ترجمه گوگل]مردم به شراب خواری، مواد مخدر و فحشا بازگشته بودند
[ترجمه ترگمان] مردم برگشتن به مشروب خوری، خوردن و عیاشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dumped poor Catherine and Mary in some deserted palace whilst he went whoring.
[ترجمه گوگل]کاترین و مری بیچاره را در یک قصر متروک رها کرد در حالی که او زنا می کرد
[ترجمه ترگمان]بیچاره کاترین و مری در یک قصر متروک، در حالی که او به whoring می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In Athens he lived by night, indulging in his two hobbies, whoring and eating.
[ترجمه گوگل]او در آتن شب زنده داری می کرد و به دو سرگرمی خود یعنی فاحشگی و غذا خوردن مشغول بود
[ترجمه ترگمان]در آتن، شبانه، در حالی که دو تفریح می کرد، زندگی می کرد و غذا می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unlike whisk, whore has a reputable etymology, going all the way to Indo-European (among its cognates are Latin carus and Old Irish cara "friend"); Goths called a prostitute hors.
[ترجمه گوگل]بر خلاف whisk، فاحشه ریشه‌شناسی معتبری دارد و تا هندواروپایی می‌رود (از همزادهای آن می‌توان به carus لاتین و کارای قدیمی ایرلندی «دوست» اشاره کرد) گوت ها به یک فاحشه هورس می گفتند
[ترجمه ترگمان]برخلاف whisk، روسپی یک etymology مشهور دارد و همه راه برای هند و اروپا (در بین cognates های آن لاتین carus و دوست قدیمی ایرلندی \")؛ گوت ها به نام روسپی (prostitute)نامیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At least the whore pays the flesh that's haggled for.
[ترجمه گوگل]لااقل فاحشه گوشتی را که برایش چانه زده اند می پردازد
[ترجمه ترگمان]حداقلش این فاحشه پول رو میده که براش سر و پنجه نرم کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You just run to your little whore, but then you're getting married!
[ترجمه RosexxxExE] تو برو فقط به اون جنده کوچولوت برس، اما بعدن قراره ازدواج کنی!
|
[ترجمه گوگل]تو فقط می دوی سراغ فاحشه کوچولویت، اما بعد ازدواج می کنی!
[ترجمه ترگمان]تو فقط برو به اون جنده کوچولوت اما بعدش قراره ازدواج کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You are dressed up like a whore, it's terrible.
[ترجمه گوگل]تو مثل یک فاحشه لباس پوشیده ای، وحشتناک است
[ترجمه ترگمان]تو مثل یک فاحشه لباس پوشیدی، وحشتناکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Rot in hell, you maggoty whore"?"
[ترجمه گوگل]در جهنم پوسیده، ای فاحشه ی حشره خوار"؟
[ترجمه ترگمان]بری به جهنم، ای جنده maggoty \"؟\" \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She is just a two - bit whore.
[ترجمه گوگل]او فقط یک فاحشه دو بیتی است
[ترجمه ترگمان]اون فقط یه جنده دو نفره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A whore is never too tired to open her legs.
[ترجمه گوگل]فاحشه هرگز آنقدر خسته نیست که بتواند پاهایش را باز کند
[ترجمه ترگمان]یه فاحشه هرگز اونقدر خسته نمیشه که پاهاش رو باز کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Have you ever seen a whore and liar like CNN?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال فاحشه و دروغگویی مانند CNN دیده اید؟
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال یک فاحشه و دروغگو را مثل سی ان ان دیده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فاحشه (اسم)
drab, fancy women, harlot, besom, whore, slut, prostitute, hooker, geisha, moll, callet, courtesan, madam, madame, wench, hack, trull, hetaera, light-o'love, quean, streetwalker, strumpet

انگلیسی به انگلیسی

• prostitute; person who is sexually indiscriminate; person who is willing to disregard moral principles to achieve something (offensive slang)
work as a prostitute; compromise personal principles in order to gain something (offensive slang)
a whore is the same as a prostitute; an old-fashioned use.
if someone calls a woman a whore, they mean that they consider her sexual behaviour to be immoral or unacceptable; an offensive use.

پیشنهاد کاربران

little brown fucking machine = ( US, navy, vulgar, slang, derogatory, ethnic slur ) A Southeast Asian woman regarded as a sex object.
puella publica
pavement princess
painted cat
on the game
nymph of the pav�
nymph of darkness
lightskirt
lady of leisure
Haymarket ware
dollymop
daughter of joy
croshabell
commener
A prostitute.
c. 1604–1605, William Shakespeare, All's Well That Ends Well, act 5, scene 3, lines 191–195:
O behold this ring / Whose high respect and rich validity / Did lack a parallel; yet for all that / He gave it to a commoner o'th' camp, / If I be one.
Fulham virgin
Covent Garden nun
St. John's Wood vestal
Bankside lady
away - day girl =
( UK ) A prostitute who travels to another city to pick up clients, returning home either the same or next day.
asswhore = ( slang, vulgar, rare ) A prostitute who is willing to do anal sex.
کسو. [ ک ُ ] ( ص نسبی ) زن آزمند آرمیدن با مردان. زن که نگهداشت شرم نکند. زن بدکاره.
strumpet
کسبی. [ ک َ ] ( ص نسبی ) منسوب به کسب. آنچه شخصی از کسب و ورز و جد و جهد تحصیل کرده باشد. ( ناظم الاطباء ) . مکتسب. ( یادداشت مؤلف ) . آنچه به وسیله سعی و کوشش و مهارت بدست آرند. مقابل فطری. ( فرهنگ فارسی معین ) :
...
[مشاهده متن کامل]

شاه را ایران و توران کسبی و میراثی است
کسبی از تیغ و فرس میراثی از افراسیاب.
سوزنی.
محبت یا فطری بود یا کسبی. ( اوصاف الاشراف ) . رجوع به کسب شود. || روسپی و فاحشه و قحبه. ( ناظم الاطباء ) .

پتیاره
زنچک. [ زَ چ َ ] ( اِ مرکب ) قحبه. زن فاحشه. ( آنندراج ) . زن فاحشه و روسپی. زن ناپارسا و ناپاک. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به ماده بعد شود.
Once a priest, always a priest, and Once a whore, always a whore
Prov. A person who has done a certain kind of job will always have the characteristics of people who do that job, even after he or she no longer does that kind of work. ( This can be applied to many different occupations. )
cocotte
Cyprian
sporting lady
tart
working girl
demimondaine
hustler
slattern
floozie
floozy
jade
slag
fille de joie
trollop
moll
slapper
courtesan
brass
scrubber
harlot
harlot ( 1200 - 1300 ) Old French herlot “wanderer, beggar”
Strange woman
سیاهه. [هََ / هَِ ] ( ص ) کنایه از زن بدکاره و فاحشه و قحبه. ( از برهان ) ( آنندراج ) . زن بدکار که آنرا غر و روسپی نیز گویند و بتازی قحبه خوانند. ( فرهنگ رشیدی ) :
چون کودک دبستان اخلاص و فاتحه
دشنام آن سیاهه زن از بر همی کنم.
...
[مشاهده متن کامل]

سوزنی.
برفتم بگفتم دوساله وظیفت
چو برف سفیدم بداد آن سیاهه.
انوری ( دیوان چ سعید نفیسی ص 457 ) .

غازی. ( ص ، اِ ) زن فاحشه. ( از برهان ) .
Athanasian wench
obsolete A derogatory term for a lascivious woman who readily has sex with any man who asks for it. Taken from the Athanasian Creed, an early Christian statement of belief from at least the 6th century, the opening words of which translate as "whosoever wishes. "
wench
lady of the night
creature of the night
bird of paradise, bird of youth, dickey - bird= a prostitute, a promiscuous woman
baggage
جناب pari عزیز، اون فحش asshole هست نه asswhore!
فاحشه گری، زن خراب
یه فحش بسیار بد هست. برای مثال:
you whore=you bitch
یا مثلاasswhore که فقط در دعواهای بد استفاده نمیشه و در مکان های public به هیچ وجه!!
فاحشه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤١)

بپرس