1. wholehearted support
پشتیبانی از روی دل و جان
2. my wholehearted congratulations
تبریکات صمیمانه ی من
3. The Government deserves our wholehearted support for having taken a step in this direction.
 [ترجمه گوگل]دولت سزاوار حمایت صمیمانه ماست که در این مسیر گام برداشته است 
[ترجمه ترگمان]دولت سزاوار حمایت صمیمانه ما از انجام یک گام در این مسیر است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. He is a wholehearted friend of mine.
 [ترجمه گوگل]او دوست صمیمی من است 
[ترجمه ترگمان]از صمیم قلب یکی از دوستان از صمیم قلب است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Montgomery's new style of leadership met with Leslie's wholehearted approval.
 [ترجمه گوگل]سبک جدید رهبری مونتگومری با تأیید صمیمانه لزلی مواجه شد 
[ترجمه ترگمان]سبک جدید Montgomery (مونتگومری)با تایید صمیمانه دوقلوهای وی آشنا شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The plan was given wholehearted support.
7. Paul Ince escapes criticism for his usual wholehearted endeavours and determined talking.
 [ترجمه گوگل]پل اینس به خاطر تلاش های صمیمانه معمول و صحبت های مصمم خود از انتقاد فرار می کند 
[ترجمه ترگمان]پل Ince از تلاش صمیمانه صمیمانه او جان سالم به در برد و تصمیم گرفت صحبت کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. She is the same wholehearted trouper she has been through war and peace for three generations.
 [ترجمه گوگل]او همان قهرمانی است که سه نسل از جنگ و صلح گذرانده است 
[ترجمه ترگمان]او همان trouper wholehearted است که برای سه نسل در جنگ و صلح بوده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. It deserves the wholehearted support of the entire House.
 [ترجمه گوگل]سزاوار حمایت صمیمانه کل مجلس است 
[ترجمه ترگمان]این کشور سزاوار حمایت صمیمانه صمیمانه از کل خاندان است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. You have my wholehearted support.
 [ترجمه گوگل]شما از صمیم قلب حمایت من را دارید 
[ترجمه ترگمان]تو از صمیم قلب از صمیم قلب حمایت می کنی 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. He set an example of wholehearted service to the people.
 [ترجمه گوگل]او نمونه ای از خدمت از صمیم قلب به مردم بود 
[ترجمه ترگمان]او نمونه ای از خدمت صمیمانه مردم برای مردم تعیین کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. This opera finely brings out his spirit of wholehearted dedication to the revolution.
 [ترجمه گوگل]این اپرا به خوبی روح فداکاری او را از صمیم قلب به انقلاب نشان می دهد 
[ترجمه ترگمان]این اپرا به خوبی روح خود را از dedication صمیمانه برای انقلاب به ارمغان می آورد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Wholehearted indignation and went from the Internet, will soon gather together.
 [ترجمه گوگل]خشم از صمیم قلب و از اینترنت رفت، به زودی با هم جمع می شوند 
[ترجمه ترگمان]به زودی از اینترنت پر شد و به زودی جمع خواهد شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Munchie gives me the same wholehearted greeting no matter how long I have been away.
 [ترجمه گوگل]مونچی بدون توجه به مدتی که دور بوده ام همان سلام صمیمانه را به من می دهد 
[ترجمه ترگمان]Munchie به من همان خوش آمد از صمیم قلب را می دهد، مهم نیست چقدر دور بوده ام 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. Further, this book received the whole wholehearted cooperation of Bethune's medical colleagues.
 [ترجمه گوگل]علاوه بر این، این کتاب تمام همکاری صمیمانه همکاران پزشکی Bethune را دریافت کرد 
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این کتاب تمام هم کاری صمیمانه و صمیمانه همکاران پزشکی بتون را دریافت کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید