یک اصطلاح غیررسمی که به همه چیزهای مرتبط با یک وضعیت یا رویداد خاص اشاره دارد. این عبارت شامل تمام جنبه ها یا اجزای چیزی می شود.
به صورت مجازی، "whole shebang" می تواند به معنای اجزای فیزیکی چیزی نباشد، بلکه همچنین احساسات، تجربیات یا پیامدهای مرتبط با آن را نیز شامل شود. این عبارت یک دیدگاه جامع از یک وضعیت را پیشنهاد می دهد.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛ everything, the entire thing, the whole lot, the whole kit and caboodle
مثال؛
We decided to go for the whole shebang and renovate the entire house.
The event included the whole shebang: food, entertainment, and decorations.
He bought the whole shebang, not just the car but all the accessories too.
به صورت مجازی، "whole shebang" می تواند به معنای اجزای فیزیکی چیزی نباشد، بلکه همچنین احساسات، تجربیات یا پیامدهای مرتبط با آن را نیز شامل شود. این عبارت یک دیدگاه جامع از یک وضعیت را پیشنهاد می دهد.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛ everything, the entire thing, the whole lot, the whole kit and caboodle
مثال؛
سر و ته، همه جوانب چیزی