whitney

/ˈwɪtni//ˈwɪtni/

ایلی ویتنی (مخترع امریکایی)، کوه ویتنی (در رشته کوه sierra nevada - کالیفرنیا - 4419 متر)

جمله های نمونه

1. John Whitney was a pioneer of computer animation.
[ترجمه گوگل]جان ویتنی از پیشگامان انیمیشن کامپیوتری بود
[ترجمه ترگمان]جان وی تنی یکی از پیشگامان کامپیوتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Whitney Museum was the first to show Mapplethorpe's photographs.
[ترجمه گوگل]موزه ویتنی اولین جایی بود که عکس های مپلتورپ را به نمایش گذاشت
[ترجمه ترگمان]موزه وی تنی اولین کسی بود که عکس های Mapplethorpe را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Whitney has offered $2 50 a share in cash for 4 5 million Prime shares.
[ترجمه گوگل]ویتنی 250 دلار برای هر سهم به صورت نقدی برای 4 5 میلیون سهم Prime پیشنهاد داده است
[ترجمه ترگمان]وی مبلغ ۲ میلیون دلار پول نقد به مبلغ ۴ میلیون دلار در اختیار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Conservatives, led by James Pliny Whitney, were more progressive.
[ترجمه گوگل]محافظه کاران به رهبری جیمز پلینی ویتنی مترقی تر بودند
[ترجمه ترگمان]محافظه کاران، به رهبری جیمز پلینی وی تنی، پیشرفته تر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Whitney missed the point of the whole discussion.
[ترجمه گوگل]ویتنی کل بحث را از دست داد
[ترجمه ترگمان]ویتنی موضوع بحث و بحث را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This toll bridge was at Whitney suffered damage from the fast flowing flood, and parts of Hereford are already underwater.
[ترجمه گوگل]این پل عوارضی در ویتنی بود که از سیل سریع آسیب دید و بخش‌هایی از هرفورد در حال حاضر زیر آب است
[ترجمه ترگمان]این پل عوارضی در وی تنی آسیب دید که از سیل سریع جاری آسیب دیده است و بخش هایی از Hereford در حال حاضر زیر آب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He often towed it to Lake Whitney, near Waco.
[ترجمه گوگل]او اغلب آن را به دریاچه ویتنی در نزدیکی واکو می برد
[ترجمه ترگمان]غالبا آن را به دریاچه وی تنی، نزدیک Waco می کشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He exhibited at Betty Parson's gallery and wo Whitney retrospectives of his work were held in 1963 and 197
[ترجمه گوگل]او در گالری بتی پارسون به نمایش گذاشت و در سال‌های 1963 و 197 نمایش‌های گذشته‌نگر آثار او و ویتنی برگزار شد
[ترجمه ترگمان]او در گالری بتی فورد به نمایش گذاشته شد و wo وی تنی از کارهایش در سال ۱۹۶۳ و ۱۹۷ برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A Whitney Houston tape echoed off the walls.
[ترجمه گوگل]یک نوار ویتنی هیوستون از دیوارها پخش شد
[ترجمه ترگمان] یه نوار \"ویتنی هوستون\" از دیوار شنیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Whitney, the high country is absolutely buried in the stuff.
[ترجمه گوگل]ویتنی، کشور مرتفع کاملاً در این چیزها مدفون است
[ترجمه ترگمان] ویتنی، کشور بالای سرش کاملا دفن شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Whitney Hedgepeth started her real life a couple of years ago, then backtracked.
[ترجمه گوگل]ویتنی هجپت زندگی واقعی خود را چند سال پیش آغاز کرد، سپس از آن عقب نشینی کرد
[ترجمه ترگمان]وی تنی چند سال پیش زندگی واقعی خود را آغاز کرد و از راه برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Now Whitney found him-self in a dilemma.
[ترجمه گوگل]حالا ویتنی خودش را در دوراهی پیدا کرد
[ترجمه ترگمان] حالا ویتنی اون رو تو دردسر پیدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Whitney easily won the summer election in 190 and Beck was returned with a huge majority.
[ترجمه گوگل]ویتنی به راحتی در انتخابات تابستانی سال 190 پیروز شد و بک با اکثریت عظیمی بازگردانده شد
[ترجمه ترگمان]وی به راحتی در انتخابات تابستان سال ۱۹۰ پیروز شد و بک با اکثریت عظیمی بازگردانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Eli Whitney invented the cotton gin in 179 .
[ترجمه گوگل]الی ویتنی پنبه پاک کن را در سال 179 اختراع کرد
[ترجمه ترگمان] ایلای ویتنی ماشین پنبه پاک کنی رو اختراع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The only knock against Whitney is his defensive playing.
[ترجمه گوگل]تنها ضربه مقابل ویتنی بازی دفاعی اوست
[ترجمه ترگمان]تنها کسی که در مقابل وی تنی نقش بازی می کند دفاع defensive است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family name; eli whitney (1765-1825) u.s. inventor who invented the cotton gin; male or female first name

پیشنهاد کاربران

بپرس