whiting

/ˈwaɪtɪŋ//ˈwaɪtɪŋ/

معنی: سفیداب، سپیداب، پودر گچ، ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
معانی دیگر: (انواع ماهی های خوراکی نقره فام) ماهی سفید، ماهی مرلان، خاکه گچ، گچ آرد شده (در رنگ سازی و غیره کاربرد دارد)، گچ کوبیده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of several food fishes found off the coast of Europe that are related to cod.

(2) تعریف: any of several food fishes found off the Atlantic coast of North America that are related to croakers or codfish.
اسم ( noun )
• : تعریف: pure white chalk, ground and washed, used to make whitewash, ink, putty, and the like.

جمله های نمونه

1. Langley Point and White Horses producing a few whiting and dabs to black lug.
[ترجمه گوگل]لنگلی پوینت و اسب‌های سفید که مقدار کمی خس خس را تولید می‌کنند
[ترجمه ترگمان]Langley پوینت و اسب های سفید کمی سفید کننده را تولید می کنند و بر روی قسمت های سیاه آن را پاک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I was thinking about Whiting Friday night while watching street sales in the middle of Orchard Park.
[ترجمه گوگل]داشتم به وایتینگ جمعه شب فکر می کردم، در حالی که در وسط پارک ارچارد مشغول تماشای فروش های خیابانی بودم
[ترجمه ترگمان]جمعه شب، در حالی که فروش خیابانی را در وسط پارک Orchard تماشا می کردم، درباره وایتینگ فکر می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He ordered stuffed whiting.
[ترجمه گوگل]او سفیده پر شده سفارش داد
[ترجمه ترگمان]و دستور داد پودر سفید بسازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Worm baits tempted small codling, coalfish and whiting.
[ترجمه گوگل]طعمه‌های کرم ماهی‌های کوچک، زغال‌ماهی و ماهی سفید را وسوسه می‌کردند
[ترجمه ترگمان]مار baits، codling، coalfish و سفید و سفید را وسوسه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Whiting had 18 points, and consistently frustrated the Lasers' young post players.
[ترجمه گوگل]وایتینگ 18 امتیاز داشت و به طور مداوم بازیکنان جوان پست لیزر را ناامید می کرد
[ترجمه ترگمان]وایتینگ ۱۸ امتیاز داشت و به طور مداوم از بازیگران جوان پست لیزر ناراحت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pout, whiting, dabs and odd dogfish made up bags.
[ترجمه گوگل]کیسه های پوکه، خس خس، دابس و سگ ماهی های عجیب و غریب را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]گرد و خاک و گرد و خاک و چیزهای عجیب و غریب کیسه پر می ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chesil Beach gave dabs, pout and small whiting during daylight with odd dogfish at night.
[ترجمه گوگل]ساحل چسیل در طول روز با سگ ماهی های عجیب و غریب در شب، دس، پوکه و سفیدک کوچک می داد
[ترجمه ترگمان]ساحل لانگ بیچ، اخم و اخم کرده بود و در روشنایی روز با dogfish عجیب و غریب شب در روشنایی روز تف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now let me introduce Mrs. Whiting, who is as intellectual as she is beautiful.
[ترجمه گوگل]حالا خانم وایتینگ را معرفی کنم که به همان اندازه که زیباست روشنفکر است
[ترجمه ترگمان]حالا اجازه بدهید خانم وایتینگ را به خانم وایتینگ معرفی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Whiting R C . Microbiology modeling [ J ]. CRC Critical Reviews in Food and Science and Nutrition . 35:467 49
[ترجمه گوگل]وایتینگ آر سی مدلسازی میکروبیولوژی [J] CRC Critical Reviews در غذا و علم و تغذیه 35:467 49
[ترجمه ترگمان]وایتینگ ها ر علم میکرو بیولوژی بررسی انتقادی در زمینه غذا و علوم و تغذیه ۳۵: ۴۶۷ ۴۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Based on the kenning degree of whiting value of grey number, this paper gives a kind of order relations of interval grey number.
[ترجمه گوگل]بر اساس درجه کنینگ مقدار وایتینگ عدد خاکستری، این مقاله نوعی روابط ترتیبی عدد خاکستری فاصله ای را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله براساس درجه kenning بودن مقدار عدد خاکستری، به نوع همبستگی دستوری از عدد خاکستری فاصله می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Just a moment. Ah, yes, Mr. Whiting.
[ترجمه گوگل]فقط یک لحظه آه، بله، آقای وایتینگ
[ترجمه ترگمان]فقط یه لحظه \" آه، بله، آقای \" وایتینگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Extremes meet, as the whiting said with its tail in its mouth.
[ترجمه گوگل]افراط به هم می رسند، همانطور که سفیدک با دم در دهان گفت
[ترجمه ترگمان]گل سفید با دمش در دهانش می گفت: ما یکدیگر را می بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hake, also known as Pacific whiting, is used to make imitation crab, fish sticks, and other minced-fish products.
[ترجمه گوگل]از هیک که به عنوان سفیدک اقیانوس آرام نیز شناخته می شود، برای تهیه خرچنگ بدلی، چوب ماهی و سایر محصولات ماهی چرخ کرده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Hake که به عنوان سفید برفی نیز شناخته می شود برای ساختن خرچنگ دریایی، چوب های ماهی و دیگر محصولات خرد شده ماهی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Kathy Mannings and Evan Whiting are discussing graduation plans.
[ترجمه گوگل]کتی منینگز و ایوان وایتینگ در حال بحث درباره برنامه های فارغ التحصیلی هستند
[ترجمه ترگمان]کتی مانینگ و اوان وایتینگ در حال بحث در مورد برنامه های فارغ التحصیلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سفیداب (اسم)
whiting

سپیداب (اسم)
whiting

پودر گچ (اسم)
whiting

ماهی نرم باله خوراکی اروپایی (اسم)
whiting

تخصصی

[عمران و معماری] گچ سفید - مل
[زمین شناسی] لکه سفید آب دریا - الف) توده ای از آب گلی که در آن مواد کربناته فراوان معلق است که باعث بوجود آمدن رنگ سفید می شود. معمولاً بر روی سکوهای کم عمق کربناته ظاهر می شوند و بوسیله جریانهای بادی یا کشندی طویل می شوند. بیشتر آنها از رسوبات قاعده طنابی ساخته شده اند. (بلات و همکاران، 1972، ص426). - ب) اصطلاحی که خصوصاً در اروپا برای نوع سفید، نرم و خالص کربنات کلسیم استفاده می شود. این ماده به عنوان پر کننده در کائوچو و پلاستیکها و به عنوان حجم دهنده در رنگها استفاده می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• edible marine fish related to the cod; ground white chalk used as a whitening agent
a whiting is a kind of sea fish that can be cooked and eaten.

پیشنهاد کاربران

بپرس