1. Denial does have its limits, though, whiteout being one of them.
[ترجمه گوگل]انکار محدودیت های خود را دارد، هر چند که سفید کردن یکی از آنهاست
[ترجمه ترگمان]با این حال انکار محدودیت های خودش را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We shall call this the whiteout point.
[ترجمه گوگل]ما این را نقطه سفید می نامیم
[ترجمه ترگمان]ما به این نکته پی خواهیم برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We see to be caught in a whiteout.
[ترجمه گوگل]ما می بینیم که گرفتار سفیدی می شویم
[ترجمه ترگمان] می بینم که توی \"whiteout\" گیر افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The upper critical exposure is very roughly the whiteout point.
[ترجمه گوگل]نوردهی بحرانی بالایی تقریباً نقطه سفید شدن است
[ترجمه ترگمان]نوردهی بحرانی بالایی تقریبا نقطه whiteout است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Where can I watch Whiteout 2009 movie online free full stream?
[ترجمه گوگل]از کجا می توانم فیلم Whiteout 2009 را بصورت پخش آنلاین رایگان تماشا کنم؟
[ترجمه ترگمان]کجا می توانم فیلم \"stream\" (stream ۲۰۰۹)را به صورت آنلاین آزاد تماشا کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Trying to stay ahead of the predicted whiteout in TO. . . in YYZ waiting to fly to NY. . . board, baby, board!
[ترجمه گوگل]تلاش برای جلوتر از سفید شدن پیشبینیشده در TO در YYZ در انتظار پرواز به نیویورک تخته، عزیزم، تخته!
[ترجمه ترگمان]سعی می کنم جلوتر از این که پیش بینی کرده باشم، صبر کنم تا سوار قایق شوم، عزیزم، سوار شو!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. "It was a total whiteout, " says Jennifer.
[ترجمه گوگل]جنیفر میگوید: «این یک غیبت کامل بود
[ترجمه ترگمان]جنیفر می گوید: \" این یک whiteout کامل بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I just can't think what I will do whiteout my BF / GF.
[ترجمه گوگل]من فقط نمی توانم فکر کنم چه کنم BF / GF خود را سفید کنم
[ترجمه ترگمان]من فقط نمی تونم فکر کنم که من چه کاری رو با دوست پسرم انجام می دم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Or even more, how does it imitate whiteout conditions?
[ترجمه گوگل]یا حتی بیشتر، چگونه شرایط سفید شدن را تقلید می کند؟
[ترجمه ترگمان]یا حتی بیشتر، چگونه از شرایط whiteout تقلید می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Sure. I'll give you the scissors and a whiteout in addition.
[ترجمه گوگل]مطمئن من قیچی و سفیدی را به شما می دهم
[ترجمه ترگمان] حتما من به شما یک قیچی و یک whiteout اضافه خواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A "whiteout" occurs when there is zero visibility during a blizzard.
[ترجمه گوگل]"سفید شدن" زمانی رخ می دهد که دید در طول کولاک صفر باشد
[ترجمه ترگمان]زمانی رخ می دهد که دید صفر در طی کولاک وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. With a stroke of genius, whiteout was invented.
[ترجمه گوگل]با یک نبوغ، Whiteout اختراع شد
[ترجمه ترگمان]با ضربه ای از نبوغ، whiteout اختراع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You may use a distrbuted whiteout to correct the answer sheet.
[ترجمه گوگل]برای تصحیح برگه پاسخ، می توانید از سفیدی توزیع شده استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از a whiteout برای اصلاح صفحه پاسخ استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It is not easy to see Arctic whiteout.
15. Currently an adhoc value one third of the distance from the blackout point to the whiteout point is used.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر یک مقدار adhoc یک سوم فاصله از نقطه خاموشی تا نقطه سفید استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر مقدار adhoc یک سوم فاصله از نقطه خاموشی تا نقطه whiteout مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید