whiteboard

/ˈwaɪtbɔːrd//ˈwaɪtbɔːrd/

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a board, usually colored white, used as a displayed writing surface in classrooms, meeting rooms, and the like. Whiteboards have a smooth, glossy surface on which writing done with non-permanent markers can be easily erased.

- The teacher used colored markers to write on the whiteboard.
[ترجمه گوگل] معلم از نشانگرهای رنگی برای نوشتن روی تخته سفید استفاده کرد
[ترجمه ترگمان] معلم از مارکرهای رنگی برای نوشتن بر وایت برد استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: shortened form of "interactive whiteboard."

تخصصی

[کامپیوتر] تخته ی سفید صفحه ی شبیه سازی شده که بر روی آن چندین فرد می توانند در یک زمان بنوسند، به طوری که نتایج نیز برای همه ی آنها قابل دیدن است. تخته های سفید در فرایند کنفرانس دهی در شبکه ی اینترنت به کار می رود.

انگلیسی به انگلیسی

• (computers) virtual "chalkboard", area on a display screen on which multiple users can write or draw (widely used in video conferencing)

پیشنهاد کاربران

whiteboard ( n ) ( waɪtbɔrd ) =a large board with a smooth white surface that teachers, etc. write on with special pens
whiteboard
تخته وایتبرد مدرسه که معلما روش مطالب رو مینویسن
تخته سفید

بپرس