• : تعریف: a small or harmless lie, often told to spare someone's feelings; well-intentioned fib.
جمله های نمونه
1. A little white lie is surely excusable.
[ترجمه Reza] یک دروغ مصلحتی قابل توجیه
|
[ترجمه گوگل]یک دروغ سفید کوچک مطمئناً قابل بخشش است [ترجمه ترگمان]یک دروغ کوچک سفید ممکن است قابل اغماض باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. What did it matter, a little white lie like that?
[ترجمه گوگل]چه اهمیتی داشت، یک دروغ سفید کوچولو اینطوری؟ [ترجمه ترگمان]چه اهمیتی داشت، یک دروغ کوچک سفید مثل آن؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Why hadn't she told a white lie and claimed she had a licence?
[ترجمه گوگل]چرا او یک دروغ سفید نگفته بود و ادعا نکرده بود که مجوز دارد؟ [ترجمه ترگمان]چرا او دروغ سفیدی به او نگفته بود و ادعا می کرد که گواهی نامه دارد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. What's the harm of a white lie if it will make her feel better?
[ترجمه گوگل]دروغ سفید چه ضرری دارد اگر حالش را بهتر کند؟ [ترجمه ترگمان]اگر احساس بهتری داشته باشد چه ضرری دارد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You told a white lie when you said she was cute.
[ترجمه گوگل]وقتی گفتی ناز است دروغ سفیدی گفتی [ترجمه ترگمان]وقتی که گفتی اون با نمکه یه دروغ سفید گفتی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He told her a white lie as not to hurt her feelings.
[ترجمه گوگل]برای اینکه احساساتش جریحه دار نشود به او دروغی سفید گفت [ترجمه ترگمان]به او دروغ سفیدی گفت که نمی خواست احساساتش را جریحه دار کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A "white lie" is a harmless untruth, while "white magic" is good magic.
[ترجمه گوگل]"دروغ سفید" یک دروغ بی ضرر است، در حالی که "جادوی سفید" جادوی خوبی است [ترجمه ترگمان]دروغ سفید \"یک دروغ بی ضرر است، در حالی که\" جادوی سفید \" جادوی خوبی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. So you mum won't have to yell, a white lie.
[ترجمه گوگل]پس مامان مجبور نیستی داد بزنی، یک دروغ سفید [ترجمه ترگمان]پس تو نباید داد بزنی، یه دروغ سفید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The doctor told him a white lie.
[ترجمه گوگل]دکتر به او یک دروغ سفید گفت [ترجمه ترگمان]دکتر دروغ سفیدی به او گفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. So - called white lie can also cause unforeseeable consequences.
[ترجمه گوگل]به اصطلاح دروغ سفید نیز می تواند عواقب غیر قابل پیش بینی ایجاد کند [ترجمه ترگمان]به اصطلاح دروغ سفید نیز می تواند منجر به عواقب unforeseeable شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Would you want a white lie told to you?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید یک دروغ سفید به شما گفته شود؟ [ترجمه ترگمان]میخوای یه دروغ سفید بهت بگم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Sometimes our Lord permits of a little white lie.
[ترجمه گوگل]گاهی پروردگار ما اجازه می دهد که یک دروغ سفید کوچک باشد [ترجمه ترگمان]گاهی فرمانروای ما به دروغ های کوچک سفید می رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. White magic; a white lie; that's white of you.
[ترجمه گوگل]جادوی سفید؛ یک دروغ مسلحتی؛ این سفید شماست [ترجمه ترگمان]جادوی سفید؛ یک دروغ سفید؛ سفید است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I have to tell a white lie because he is so sick.
[ترجمه گوگل]من باید یک دروغ سفید بگویم زیرا او بسیار بیمار است [ترجمه ترگمان]من باید به یه دروغ سفید بگم چون اون خیلی مریضه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I told my wife a white lie saying that she looked fabulous in her new clothes.
[ترجمه گوگل]به همسرم یک دروغ سفید گفتم که او در لباس های جدیدش فوق العاده به نظر می رسد [ترجمه ترگمان]به زنم دروغ گفتن دروغ گفتن را گفتم که او در لباس های جدیدش فوق العاده زیبا به نظر می رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• lie about a trivial matter that is not intended to harm a white lie is a lie that is told to avoid hurting someone's feelings or to avoid trouble, and not for an evil purpose.
پیشنهاد کاربران
دروغ مصلحتی/دروغ سفید.
a lie that is told in order to be polite or to stop someone from being upset by the truth دروغ مصلحتی She told him a white lie about being busy so she could go out with her friends. He felt guilty for lying to his boss about being sick, but he knew it was a white lie. ... [مشاهده متن کامل]
They decided to tell each other white lies to avoid hurting their feelings.
دروغ کوچک و کم اهمیت fib
به معنای دروغ کوچک و مصلحت آمیز lie به معنی دروغ وwhite به معنای سفید است
بنام خدا باسلام، Lie به معنی دروغ و white lie یعنی دروغ مصلحتی. با تشکر
دروغ مصلحتی، دروغی که دلیل آن بدجنسی یا آسیب زدن به دیگران نباشد