white knuckle

پیشنهاد کاربران

وحشت خیلی هیجان انگیز
موقعیتی که از استرس یا هیجان، دست هایتان را مشت می کنید
The roller coaster was a white - knuckle ride that left everyone screaming
به تجربه ای که باعث هیجان شدید یا ترس می شود اشاره دارد و معمولاً با سواری های مهیج، موقعیت های پرتنش، یا لحظات دلهره آور مرتبط است.
مترادف؛
nerve - racking, stressful, anxious, worrying, tense, thrilling
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
The roller coaster was a white - knuckle ride, full of twists and drops.
It was a white - knuckle moment as the pilot landed the plane in rough weather.
The movie’s white - knuckle action sequences kept the audience on edge.

White - knuckle diet
رژیم متعادل
مفهوم دیگر آن میانه روی و مصرف معتدل مشروبات الکلی ( یا همان sober ) بدون مداخلات درمانی است که به حد مستی نمی رسد. اما در دراز مدت تاثیر گذار نیست. نیاز به یافتن معادل فارسی مناسبتر می باشد.
استعاره از ترس شدید
ریشه : وقتی کسی در ماشین یا ترن هوایی می ترسد دستش را محکم به صندلی مشت می کنه که بیشتر احساس کنترل کنه . در این حالت مفصل انگشتها سفید بنظر میاد .
causing fear, apprehension, or panic:
The plane made a white - knuckle approach to the fogged - in airport.

experiencing fear, terror, or
apprehension:
The white - knuckle crowd loved that
director's newest horror movie.
ترسناک
ترسناک، تنش زا