• (1)تعریف: a possession no longer wanted by its owner, but having possible value to others.
• (2)تعریف: a possession, often valuable, causing much trouble and expense for its owner, while having little use.
• (3)تعریف: an albino elephant.
جمله های نمونه
1. The new office block has become an expensive white elephant.
[ترجمه گوگل]بلوک اداری جدید به یک فیل سفید گران قیمت تبدیل شده است [ترجمه ترگمان]این بلوک جدید به یک فیل سفید گران قیمت تبدیل شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There's this picturesque white elephant development on the Costa del Sol, apparently going for a song.
[ترجمه گوگل]این فیل سفید زیبا در کوستا دل سول وجود دارد که ظاهراً دنبال یک آهنگ است [ترجمه ترگمان]این یک پیشرفت فیل سفید زیبا در کاستا دل سول است که ظاهرا برای آواز خواندن آواز می خواند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Saracen ambassadors bring Charlemagne a white elephant complete with exotic trappings.
[ترجمه گوگل]سفیران ساراسین یک فیل سفید کامل با تزئینات عجیب و غریب به شارلمانی می آورند [ترجمه ترگمان]ambassadors Saracen یک فیل سفید را با لباس های عجیب و غریب همراه می آورند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The dam has become something of a white elephant.
[ترجمه گوگل]سد چیزی شبیه یک فیل سفید شده است [ترجمه ترگمان]این سد به چیزی شبیه به یک فیل سفید تبدیل شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Cake and white elephant stalls plus a grand prize draw.
[ترجمه گوگل]دکههای کیک و فیل سفید بهعلاوه قرعهکشی جایزه بزرگ [ترجمه ترگمان]کیک و کیک فیل سفید به اضافه جایزه بزرگ جایزه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. What do you do with a huge white elephant like that?
[ترجمه گوگل]با یک فیل سفید بزرگ مانند آن چه می کنید؟ [ترجمه ترگمان]با یه همچین فیل سفید بزرگ چی کار می کنی؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This radio is really a white elephant to me.
[ترجمه گوگل]این رادیو برای من واقعاً یک فیل سفید است [ترجمه ترگمان] این رادیو برای من یه فیل سفیده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The big garden square is a white elephant in my city.
[ترجمه حدیث] میدان بزرگ باغ یک فیل سفید در شهر من است
|
[ترجمه گوگل]میدان باغ بزرگ یک فیل سفید در شهر من است [ترجمه ترگمان]میدان بزرگ باغ یک فیل سفید است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A car is a white elephant forr me.
[ترجمه گوگل]ماشین برای من یک فیل سفید است [ترجمه ترگمان]یک ماشین یک فیل سفید است که از من سو استفاده می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I saw an unusual white elephant.
[ترجمه گوگل]من یک فیل سفید غیر معمول را دیدم [ترجمه ترگمان]یه فیل سفید معمولی دیدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش بتوانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید! [ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Red elephant fire, powder elephant rosy cloud, white elephant snow.
13. My new car turned out to be my white elephant.
[ترجمه گوگل]ماشین جدیدم معلوم شد فیل سفید من است [ترجمه ترگمان]ماشین جدیدم تبدیل به فیل سفید من شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. That super size desk is a white elephant to his room.
[ترجمه گوگل]آن میز فوق العاده، یک فیل سفید در اتاق او است [ترجمه ترگمان] اون میز بزرگ، یه فیل سفید به اتاقش اومده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. White elephant lion dance dance alone most of the Department of Fuyang Lvmao text lions.
[ترجمه گوگل]رقص رقص فیل سفید شیر به تنهایی بسیاری از گروه Fuyang Lvmao شیرها متن [ترجمه ترگمان]رقص شیر فیل سفید به تنهایی بخش اعظم بخش Fuyang Lvmao را به تنهایی برگزار می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• expensive investment that turns out to be useless and cannot be gotten rid of; object which is not needed, unnecessary item; species of elephant that is abnormally light if something is a white elephant, it is a waste of money because it is completely useless.
پیشنهاد کاربران
چیز پرخرج اما کم ارج
فیل سفید ( دارایی هایی که نقدینگی بسیار پایینی دارن و در عین حال میزان مفید و کاربردی بودنشون نسبت به هزینه نگه داریشون خیلی ناچیزه ) .
هر نوع دارایی که پرهزینه و بی فایده باشد
💎White Elephant💎 Meaning: An unwanted item that is difficult to sell or dispose of Example: We wanted to sell our old office building after we moved out, but it’s turned into a white elephant ... [مشاهده متن کامل]
توضیح دوستمون: *به هر چیز گران و پر هزینه و بی فایده می گویند. * ❇️PROVERB ❇️SAYING ❇️IDIOM
توضیح درباره اصطلاح white elephant ماجرای این اصطلاح به یک افسانه سیامی بر می گردد که در آن زمان فیل سفید رنگ مقدس محسوب می شد و تنها پادشاه ها می توانستد نگهداری کنند. پادشاهان هم این فیل سفید را به فردی می سپردند. هزینه های زیاد این فیل هم سرانجام صاحب فقیر را از پا در می آورد. برای همین الان هم به هر چیز گران و پر هزینه و بی فایده white elephant می گویند. ... [مشاهده متن کامل]