white as a ghost
/waɪt æz ə goʊst//waɪt æz ə gəʊst/
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
بسیار ترسیده ، بیمار
He was white as ghost after hearing the bad news
رنگ پریده از ترس
My sister became white as a ghost when she saw the man at the window.
خواهرم وقتی اون مرد رو دم پنجره دید از ترس رنگش پرید
خواهرم وقتی اون مرد رو دم پنجره دید از ترس رنگش پرید