1. As Mr. A has been considered a whistle blower, his job will be in jeopardy.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آقای الف به عنوان یک سوت دهنده شناخته شده است، شغل او در خطر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]همونطور که آقای \"ای\" یه جاسوس سوت در نظر گرفته شغلش در خطر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Harman Centre should act as a whistle blower.
[ترجمه گوگل]مرکز هارمن باید به عنوان یک سوت دهنده عمل کند
[ترجمه ترگمان]مرکز هارمن باید به عنوان دمنده سوت عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Mary is the whistle blower, she prosecuted her boss for tax dodging.
[ترجمه گوگل]مری سوت دهنده است، او رئیس خود را به دلیل فرار مالیاتی تحت پیگرد قانونی قرار داد
[ترجمه ترگمان]مری صدای دمنده خود را اعلام کرد، و رئیسش را برای فرار از مالیات تحت تعقیب قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In this view the whistle blower is the defender of the organization's true values and the management that punishes the behavior is the deviant.
[ترجمه گوگل]در این دیدگاه، سوتزن، مدافع ارزشهای واقعی سازمان است و مدیریتی که رفتار را مجازات میکند، منحرفکننده است
[ترجمه ترگمان]در این دیدگاه the، مدافع ارزش های واقعی سازمان و مدیریت است که رفتار را مجازات می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Should the whistle blower have stayed silent?
[ترجمه گوگل]آیا سوتزن باید ساکت میماند؟
[ترجمه ترگمان]اون blower سوت باید ساکت میموند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Then there are those who watch this process take place against the likely whistle blower, and decide to keep their mouths shut so it does not happen to them.
[ترجمه گوگل]سپس کسانی هستند که این روند را در برابر سوتزن احتمالی تماشا میکنند و تصمیم میگیرند دهان خود را ببندند تا برایشان اتفاق نیفتد
[ترجمه ترگمان]سپس کسانی هستند که این فرآیند را در برابر دمنده احتمالا سوت می زنند و تصمیم می گیرند دهان خود را بسته نگه دارند تا این اتفاق برای آن ها بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If an employer has cheated the federal government, a whistle blower may receive between 15 and 30 percent of the money recovered by the government because of the company's wrongful conduct.
[ترجمه گوگل]اگر کارفرمایی دولت فدرال را فریب داده باشد، یک افشاگر ممکن است بین 15 تا 30 درصد پولی را که توسط دولت بازیابی می شود به دلیل رفتار نادرست شرکت دریافت کند
[ترجمه ترگمان]اگر یک کارفرما دولت فدرال را فریب دهد، یک دمنده سوت بین ۱۵ تا ۳۰ درصد از پول بدست آمده توسط دولت را به دلیل رفتار نادرست شرکت دریافت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He has been a prominent victim of alleged witch-hunts against whistle-blowers in the NHS.
[ترجمه گوگل]او قربانی برجسته شکار جادوگران علیه افشاگران در NHS بوده است
[ترجمه ترگمان]او یکی از قربانیان برجسته شکار در مقابل blowers در NHS بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Perhaps he was viewed less as a courageous whistle-blower than as an irritating gad-fly.
[ترجمه گوگل]شاید او کمتر به عنوان یک سوت زن شجاع دیده می شد تا به عنوان یک مگس گاد تحریک کننده
[ترجمه ترگمان]شاید او کم تر به عنوان یک سوت خطر - دمنده در نظر گرفته شود تا به عنوان یک پرواز gad کننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Assuming the dossier is genuine, is he a lone whistle-blower or is he a messenger?
[ترجمه گوگل]با فرض واقعی بودن پرونده، آیا او یک افشاگر تنها است یا یک پیام رسان؟
[ترجمه ترگمان]با فرض اینکه پرونده اصلی واقعی باشه، اون یه خبرچین تنها بوده یا یه پیغام رسان؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. What is disturbing is that it is typical of a new intolerance against whistle-blowers that raises serious questions about free speech.
[ترجمه گوگل]آنچه نگران کننده است این است که نوعی عدم تحمل جدید در برابر افشاگران است که سوالات جدی در مورد آزادی بیان ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]چیزی که نگران کننده است این است که نوعی عدم تحمل جدید علیه blowers که سوالات جدی درباره آزادی بیان را مطرح می کند، معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. One of the most moving stories, he says in an interview, is that of a young whistle-blower.
[ترجمه گوگل]او در مصاحبهای میگوید یکی از تکاندهندهترین داستانها، داستان یک سوتزن جوان است
[ترجمه ترگمان]یکی از هیجان انگیزترین داستان هایی که او در یک مصاحبه می گوید، صدای سوت زنان جوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The tendency of bureaucrats to take a dim view of whistle-blowers is particularly marked in the military.
[ترجمه گوگل]گرایش بوروکرات ها به نگاه مبهم به افشاگران به ویژه در ارتش مشهود است
[ترجمه ترگمان]تمایل کارمندان برای گرفتن دیدگاه مبهم از blowers به ویژه در ارتش مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A whistleblower said staff at his jobcentre were given targets of three people a week to refer for sanctions, where benefits are removed for up to six months.
[ترجمه گوگل]یک افشاگر گفت که به کارکنان مرکز شغلی او هفتهای سه نفر داده میشود تا برای تحریمها مراجعه کنند و مزایای آن تا شش ماه حذف میشود
[ترجمه ترگمان]یک جاسوس گفت که کارکنان در jobcentre سه نفر را در هفته به منظور اشاره به تحریم مورد هدف قرار دادند که در آن مزایا به مدت شش ماه حذف خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Whistleblower policy: This policy outlines procedures for handling employee complaints, as well as a confidential way for employees to report any financial mismanagement.
[ترجمه گوگل]خطمشی افشاگر: این خطمشی رویههایی را برای رسیدگی به شکایات کارکنان و همچنین روشی محرمانه برای کارمندان برای گزارش هرگونه سوء مدیریت مالی مشخص میکند
[ترجمه ترگمان]سیاست whistleblower: این سیاست، رویه هایی را برای رسیدگی به شکایات کارمندان، و همچنین یک روش محرمانه برای کارمندان برای گزارش هر سو مدیریت مالی، تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. He turned to noted Lockheed whistleblower Mike DeKort, for help filing suit.
[ترجمه گوگل]او به مایک دکورت، افشاگر معروف لاکهید، برای کمک به تشکیل پرونده مراجعه کرد
[ترجمه ترگمان]او برگشت تا به whistleblower Lockheed، مایک DeKort، برای کمک به پر کردن دادخواست کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The Liberals first raised the notion of whistleblower legislation in the fall of 200
[ترجمه گوگل]لیبرال ها اولین بار در پاییز 200 مفهوم قانون افشاگر را مطرح کردند
[ترجمه ترگمان]لیبرال ها اولین بار ایده قانون اساسی را در سقوط ۲۰۰ قانون مطرح کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. The whistleblower was fired for exposing the conditions in mental hospitals.
[ترجمه گوگل]این افشاگر به دلیل افشای شرایط موجود در بیمارستان های روانی اخراج شد
[ترجمه ترگمان]این جاسوس به خاطر افشای شرایط در بیمارستان های روانی اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. In the past day alone, a whistleblower in the saga was also found dead, although police said the cause wasn't suspicious.
[ترجمه گوگل]تنها در روز گذشته، یک افشاگر در حماسه نیز جسد پیدا شد، اگرچه پلیس گفت که علت مشکوک نبود
[ترجمه ترگمان]تنها در روز گذشته یک جاسوس در این حماسه مرده پیدا شد، اگرچه پلیس گفته است که علت این حادثه مشکوک نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. What provides anonymity for the whistleblower?
[ترجمه گوگل]چه چیزی ناشناس بودن را برای افشاگر فراهم می کند؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزی گمنامی برای جاسوس را فاش می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. Also on this year's list are Indian spiritual leader Sri Sri Ravi Shankar, Israeli nuclear whistleblower Mordechai Vanunu and Irish rock star Bono.
[ترجمه گوگل]همچنین در فهرست امسال، سری سری راوی شانکار، رهبر معنوی هند، مردخای وانونو، افشاگر هسته ای اسرائیل و بونو، ستاره راک ایرلندی، قرار دارند
[ترجمه ترگمان]همچنین در این فهرست امسال رهبر معنوی هند، سری لانکا، Ravi شانکار، فعال هسته ای اسرائیل، Mordechai Vanunu و ستاره راک ایرلندی بونو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید