whispering

/ˈwɪspərɪŋ//ˈwɪspərɪŋ/

عمل نجوا کردن، پچ پچ، زمزمه، نجوا کننده، زمزمه کننده (whispery هم می گویند)، زمزمه نجوا کننده

جمله های نمونه

1. What are you two whispering about?
[ترجمه گوگل]شما دوتا در مورد چی زمزمه میکنید؟
[ترجمه ترگمان]شما دوتا در مورد چی پچ پچ می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. 'What are you two whispering about?' 'You don't want to know . '
[ترجمه گوگل]"شما دو نفر در مورد چه چیزی زمزمه می کنید؟" 'تو نمی خواهی بدانی '
[ترجمه ترگمان]شما دوتا در مورد چی پچ پچ می کنید؟ تو که نمی خوای بدونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is whispering to his neighbor.
[ترجمه گوگل]با همسایه اش زمزمه می کند
[ترجمه ترگمان] داره با همسایه ش حرف میزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They were whispering endearments to each other.
[ترجمه گوگل]آنها در حال زمزمه دوست داشتنی برای یکدیگر بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها با هم صحبت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The wind was whispering in the pines.
[ترجمه گوگل]باد در میان کاج ها زمزمه می کرد
[ترجمه ترگمان]باد در کاج ها پچ پچ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They stood in a tight huddle, whispering.
[ترجمه گوگل]آنها در یک جمع محکم ایستاده بودند و زمزمه می کردند
[ترجمه ترگمان]دور هم جمع شدند و پچ پچ کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She could hear men whispering in a foreign tongue.
[ترجمه گوگل]زمزمه مردها به زبانی بیگانه را می شنید
[ترجمه ترگمان]می توانست صدای پچ پچ مردان را در زبان خارجی بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. People are whispering that she's going to retire next year.
[ترجمه گوگل]مردم زمزمه می کنند که او سال آینده بازنشسته می شود
[ترجمه ترگمان]مردم دارن پچ پچ می کنن که سال دیگه بازنشسته می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They're the couple in the corner, whispering/murmuring sweet nothings to each other.
[ترجمه گوگل]آنها زوجی هستند که در گوشه ای هستند و چیزهای شیرینی را با هم زمزمه می کنند/زمزمه می کنند
[ترجمه ترگمان]این دو نفر در گوشه اتاق هستند و نجوا می کنند و نجوا می کنند، هیچ چیز شیرین برای همدیگر وجود ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The wind was whispering in the trees.
[ترجمه گوگل]باد در میان درختان زمزمه می کرد
[ترجمه ترگمان]باد در میان درختان زمزمه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She heard them whispering conspiratorially in the bedroom.
[ترجمه گوگل]او شنید که آنها به صورت توطئه ای در اتاق خواب زمزمه می کردند
[ترجمه ترگمان]او صدای پچ پچ کردن آن ها را در اتاق خواب شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What are you two whispering about over there?
[ترجمه گوگل]شما دوتا اونجا در مورد چی زمزمه میکنید؟
[ترجمه ترگمان]شما دوتا اینجا در مورد چی پچ پچ می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Why are you whispering?
[ترجمه گوگل]چرا زمزمه می کنی؟
[ترجمه ترگمان]چرا داری پچ پچ می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Stop whispering in pairs.
[ترجمه گوگل]زمزمه دوتایی را متوقف کنید
[ترجمه ترگمان]با یه جفت پچ پچ کردن بسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Staff were whispering that the company was about to go out of business.
[ترجمه گوگل]کارکنان زمزمه می کردند که شرکت در شرف از بین رفتن است
[ترجمه ترگمان]اعضای ستاد در گوش هم پچ پچ می کردند که شرکت در شرف خروج از تجارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] نجوا

انگلیسی به انگلیسی

• speaking softly; murmur; rumor, gossip
murmuring. speaking softly; speaking in a murmur

پیشنهاد کاربران

مثال:
If you’re worried that people may say that you are doing these things to show off, know that such words are the whisperings of Satan.
اگر شما نگران هستید که مردم ممکن است بگویند شما این کارها را برای �خودنمایی کردن� انجام می دهید، بدانید که این سخنان از �وسوسه ها {نجواها}ی� شیطان است. {از توصیه های رهبر انقلاب در اولین دیدار با کابینه دولت پزشکیان}
...
[مشاهده متن کامل]

صحبت کردن در گوشی
پچ پچ

بپرس