1. I knew him once, I knew the whippets.
[ترجمه گوگل]من او را یک بار می شناختم، تازیانه ها را می شناختم
[ترجمه ترگمان]یک بار او را می شناختم، the را می شناختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Some men thought more about their whippets or their pigeons - they thought nowt of slinging the wife out on the street.
[ترجمه گوگل]برخی از مردان بیشتر به شلاق یا کبوترهای خود فکر می کردند - آنها فکر می کردند که دیگر زن را در خیابان بندازند
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردها در مورد whippets یا کبوتران فکر می کردند - به این فکر بودند که در خیابان چیزی به وجود بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He ran, often, up the Heath with the whippets, in the deadest night.
[ترجمه گوگل]او اغلب در مردهترین شب، با شلاقها به سمت هیث میدوید
[ترجمه ترگمان]در آن شب، در چهره رنگ پریده و چهره درهم و برهم، در حالی که اغلب اوقات خود را به صورت ظاهری آراسته می دید، شتابان می دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He is telling Larry about his whippets.
[ترجمه گوگل]او به لری در مورد ویپت هایش می گوید
[ترجمه ترگمان]اون به لری در مورد whippets میگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It took forty-seven stitches to put that whippet back together but it lived.
[ترجمه گوگل]چهل و هفت بخیه طول کشید تا آن ویپت دوباره کنار هم قرار گیرد، اما زنده ماند
[ترجمه ترگمان]چهل و هفت بخیه لازم بود تا آن را کنار هم بگذارند، اما زنده ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. My dog is a cross between a whippet and a retriever.
[ترجمه گوگل]سگ من تلاقی بین ویپت و رتریور است
[ترجمه ترگمان]سگ من یک صلیب است بین یک سگ شکاری و یک سگ شکاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Keen as a whippet, his thin arms pumping, he headed into the prevailing swell.
[ترجمه گوگل]او مشتاق مانند یک ویپت، با بازوهای لاغر خود به سمت تورم غالب رفت
[ترجمه ترگمان]او که مشتاق به نظر می رسید در حالی که دست های لاغرش به پمپاژ در می آمد، سرش را بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Software Description: About Whippets, These are cute little whippet puppies.
[ترجمه گوگل]توضیحات نرم افزار: درباره ویپتس، اینها توله سگ های کوچک ویپت هستند
[ترجمه ترگمان]توصیف نرم افزار: درباره Whippets، این puppies کوچک cute هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Nabokov, who is exceedingly peremptory with all translators of Flaubert, renders this as whippet.
[ترجمه گوگل]ناباکوف، که با تمام مترجمان فلوبر به شدت مقتدر است، این را به عنوان ویپت ترجمه می کند
[ترجمه ترگمان]Nabokov، که از هر translators of peremptory is است، این را به عنوان whippet ادا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A tangled ball of dried grass raced back towards Aulef like a whippet bound for home.
[ترجمه گوگل]یک گلوله درهم از علف خشک شده به سمت اولف میدوید، مثل یک ویپت به سمت خانه
[ترجمه ترگمان]یک توپ پوشیده از علف خشک با سرعت به طرف Aulef دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But still, fascinating as it is to wonder at how these prize whippet women look when up the duff, it'd be fabulous, as always, to also see other shapes and sizes represented.
[ترجمه گوگل]اما با این وجود، شگفتانگیز است که بدانیم این زنان نوازنده جوایز چگونه به نظر میرسند، مانند همیشه، دیدن شکلها و اندازههای دیگر نیز شگفتانگیز است
[ترجمه ترگمان]با این حال، در عین حال، شگفت انگیز است که این جایزه چگونه زنان را در هنگام بالا بردن این جایزه به دست آورد، شگفت انگیز خواهد بود، همچنین برای دیدن شکل ها و اندازه های دیگری که نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Earlier on we had the incredible hulk dog, Wendy the Whippet.
[ترجمه گوگل]اوایل، سگ هالک باورنکردنی، وندی ویپت را داشتیم
[ترجمه ترگمان]قبل از این، ما اون کشتی گنده رو داشتیم \" وندی the \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید