whiner

جمله های نمونه

1. Whiners are hard to like and hard to take seriously by just about everyone they work with.
[ترجمه گوگل]دوست داشتن ناله ها سخت است و تقریباً همه آنها که با آنها کار می کنند جدی گرفتن آنها سخت است
[ترجمه ترگمان]در مورد هر کسی که با آن ها کار می کند سخت و سخت است که جدی و جدی بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Whiners are pretty insecure about their ability to perform, Rhoads said.
[ترجمه گوگل]رودز گفت که ناله‌کنندگان نسبت به توانایی‌های خود برای اجرا بسیار ناامن هستند
[ترجمه ترگمان]Rhoads گفت که whiners در مورد توانایی انجام این کار کاملا ناامن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Could be they are just a whiner and there is no pleasing them or it could be they have a legitimate complaint.
[ترجمه گوگل]ممکن است آنها فقط یک ناله هستند و هیچ رضایتی برای آنها وجود ندارد یا ممکن است شکایت قانونی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]ممکن است آن ها فقط یک whiner باشند و هیچ خوشایند آن ها وجود ندارد و یا می تواند یک شکایت قانونی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Be a winner, not a whiner.
[ترجمه گوگل]برنده باش نه ناله گر
[ترجمه ترگمان]برنده باشید، نه یک برنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You don't want to come across as a whiner.
[ترجمه گوگل]شما نمی خواهید به عنوان یک ناله کننده روبرو شوید
[ترجمه ترگمان]تو نمی خوای به عنوان یه whiner به اون طرف بیای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Draco is something of a whiner, or at least he is not above using a relatively minor injury to his own advantage.
[ترجمه گوگل]دراکو چیزی شبیه ناله است، یا حداقل او از یک آسیب نسبتاً جزئی به نفع خود استفاده نمی کند
[ترجمه ترگمان]در اکو چیزی از یک whiner است، یا حداقل او از آسیب نسبتا کوچکی به نفع خودش استفاده نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was a whiner, always complaining of the costs in his Family business.
[ترجمه گوگل]او ناله می کرد و همیشه از هزینه های کسب و کار خانوادگی خود شاکی بود
[ترجمه ترگمان]او a بود که همیشه از هزینه های کسب وکار خانوادگی خود شکایت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And finally, make sure your boss sees you as a winner and not a whiner.
[ترجمه گوگل]و در نهایت، مطمئن شوید که رئیستان شما را به عنوان یک برنده می بیند نه یک ناله کننده
[ترجمه ترگمان]و در نهایت دقت کنید که رئیس تان شما را به عنوان برنده و نه یک برنده ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Patrick Gorman, co-founder of the iFind group, an executive recruiter based in New York, "but you have to show how you attempted to solve it so you don't sound like a whiner.
[ترجمه گوگل]پاتریک گورمن، یکی از بنیان‌گذاران گروه iFind، یک استخدام‌کننده اجرایی مستقر در نیویورک، «اما باید نشان دهید که چگونه سعی کرده‌اید آن را حل کنید تا مانند یک ناله به نظر نرسید
[ترجمه ترگمان]پاتریک Gorman، یکی از بنیانگذاران گروه iFind، یک جذب کننده اجرایی در نیویورک، گفت: \" اما شما باید نشان دهید که چگونه سعی کردید آن را حل کنید تا به نظر برسید که شبیه یک whiner باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Arm yourself with facts and figures on your performance. Position the raise as a benefit to the company. And finally, make sure your boss sees you as a winner and not a whiner.
[ترجمه گوگل]خود را با آمار و ارقام در مورد عملکرد خود مسلح کنید افزایش را به عنوان یک مزیت برای شرکت در نظر بگیرید و در نهایت، مطمئن شوید که رئیستان شما را به عنوان یک برنده می بیند نه یک ناله کننده
[ترجمه ترگمان]خودتان را با حقایق و آمار روی عملکرد خود قرار دهید موقعیت را به عنوان یک منفعت برای شرکت تثبیت کنید و در نهایت دقت کنید که رئیس تان شما را به عنوان برنده و نه یک برنده ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And finally, do certain your boss sees you as a winner and not a whiner .
[ترجمه گوگل]و در نهایت، مطمئن شوید که رئیستان شما را به عنوان یک برنده می بیند نه یک ناله کننده
[ترجمه ترگمان]و در آخر، مطمئن باشید که رئیس شما شما رو به عنوان برنده میبینه و نه یه whiner
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our culture tells us not to make a big deal out of rejection: "Don't be a whiner.
[ترجمه گوگل]فرهنگ ما به ما می‌گوید که از طرد شدن کار بزرگی نکنیم: «غمگو نباش
[ترجمه ترگمان]فرهنگ ما به ما می گوید که از رد کردن یک معامله بزرگ اجتناب کنیم: \" یک whiner نباشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• someone or something that whines; whimperer, complainer

پیشنهاد کاربران

Whiner is a term used to describe someone who frequently whines or complains, often in an annoying or excessive manner. It implies that the person is overly negative and tends to focus on their own problems.
...
[مشاهده متن کامل]

شخصی که اغلب به شکلی آزار دهنده یا بیش از حد ناله یا شکایت می کند.
این نشان می دهد که فرد بیش از حد منفی است و تمایل دارد بر مشکلات خود تمرکز کند.
مثال؛
She’s such a whiner. She never stops complaining about her life.
A coworker might say, “Stop being such a whiner and find a solution. ”
In a discussion about annoying habits, someone might mention, “I can’t stand being around constant whiners. It brings everyone down. ”

آدم نق نقو، کسی که مدام غر می زند
همیشه شاکیه و غر میزنه
بسط دهندگان شبکه اجتماعی
غرغرو
کسی که مدام ناراضی است و ناله میکند

بپرس