فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: whimpers, whimpering, whimpered
حالات: whimpers, whimpering, whimpered
• (1) تعریف: to cry in weak plaintive intermittent sounds.
- The puppy whimpered as it was taken away from its mother.
[ترجمه گوگل] توله سگ در حالی که او را از مادرش می گرفتند زمزمه کرد
[ترجمه ترگمان] توله سگ همچنان که از مادرش گرفته بود زوزه کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] توله سگ همچنان که از مادرش گرفته بود زوزه کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to complain or protest feebly.
- He whimpered a bit about the change in his routine.
[ترجمه گوگل] او کمی در مورد تغییر روال خود ناله کرد
[ترجمه ترگمان] او کمی در مورد تغییر در روال عادی خود ناله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او کمی در مورد تغییر در روال عادی خود ناله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to utter in or with a whimper.
- "When are you coming back?" she whimpered.
[ترجمه گوگل] "کی بر می گردی؟" او زمزمه کرد
[ترجمه ترگمان] کی برمی گردی؟ هق هق کنان گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کی برمی گردی؟ هق هق کنان گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: whimperingly (adv.), whimperer (n.)
مشتقات: whimperingly (adv.), whimperer (n.)
• (1) تعریف: a weak plaintive broken cry.
- The baby gave a whimper when I put him down for his nap, but soon he was asleep.
[ترجمه گوگل] بچه وقتی او را برای چرت زدن پایین آوردم زمزمه کرد، اما خیلی زود خوابش برد
[ترجمه ترگمان] وقتی او را برای چرت زدن به زمین گذاشتم، بچه ناله ای سر داد، اما به زودی خوابش برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] وقتی او را برای چرت زدن به زمین گذاشتم، بچه ناله ای سر داد، اما به زودی خوابش برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a complaint or complaining sound.
• مشابه: whine
• مشابه: whine
- For once, he cleaned up his room without a whimper.
[ترجمه گوگل] برای یک بار هم اتاقش را بدون ناله تمیز کرد
[ترجمه ترگمان] برای اولین بار بدون ناله اتاقش را تمیز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] برای اولین بار بدون ناله اتاقش را تمیز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید