ضمیر ( pronoun )
• (1) تعریف: what one or ones.
- Which of these coats is yours?
[ترجمه h m] کدام یک از این کت ها مال شماست؟|
[ترجمه Alikafi] کدام یک از این کت ها برای شما است|
[ترجمه reza] کدوم یک از این کت ها مال شماست|
[ترجمه هادی] کدام یک از این مانتو ها مال شماست|
[ترجمه hm] کدام کت ها مال شماست؟|
[ترجمه عارف] کدوم از این کت ها برای شماست؟|
[ترجمه گوگل] کدام یک از این مانتوها مال شماست؟[ترجمه ترگمان] کدوم یکی از این coats مال توئه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: whichever.
- Take which you want.
[ترجمه Masi] هرکدام را که میخواهی بردار|
[ترجمه گوگل] هر چی میخوای بگیر[ترجمه ترگمان] چیزی که تو می خوای رو بردار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: used as a relative pronoun to introduce additional information about the antecedent.
- The corner office, which is the president's, has a large number of windows.
[ترجمه مهدی] دفتر کناری، همانی که مال رییس جمهور است پنجره های بزرگی دارد|
[ترجمه گوگل] دفتر گوشه ای که متعلق به رئیس جمهور است تعداد زیادی پنجره دارد[ترجمه ترگمان] این دفتر که رئیس جمهور است تعداد زیادی پنجره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The pasta, which is new on the menu this year, is quite good.
[ترجمه Masoud] پاستا مورد جدیدی است که داخل این سال به منو اضافه شده و طعم بسیار خوبی دارد|
[ترجمه ناصر] پاستا که این سال در منو جدیده و بسیاره خوبه.|
[ترجمه گوگل] ماکارونی که در منوی امسال جدید است، بسیار خوب است[ترجمه ترگمان] پاستا که امسال هم جدید است بسیار خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: used as a relative pronoun to introduce information that defines the antecedent; that.
- The keys which were left on the counter belonged to one of the customers.
[ترجمه Masoud] کلید هایی که در باجه جا مانده بود مال یکی از مشتریان بود|
[ترجمه گوگل] کلیدهایی که روی پیشخوان مانده بود متعلق به یکی از مشتریان بود[ترجمه ترگمان] The که روی پیشخوان جا گذاشته شده بود متعلق به یکی از مشتریان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (5) تعریف: used after a preposition to represent the thing or things that it refers to.
- The secretary wrote five letters, of which the first one was the longest.
[ترجمه Maoud] دراین جمله whichپس از حرف اضافه of آمده و میخواهد بگوید که جمله بعدش ادامه توضیحات جمله قبل است. ( منشی 5 نامه نوشت* ( of which که ) *اولین نامه طولانی تر از باقیه بود.|
[ترجمه گوگل] منشی پنج نامه نوشت که اولی طولانی ترین نامه بود[ترجمه ترگمان] منشی پنج حرف نوشت که یکی از آن ها طولانی ترین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (6) تعریف: used as a relative pronoun to refer to the word that.
- I gave her that which she demanded.
[ترجمه Masoud] زمانی که دو کلمه that which با هم میایند بیشتر به کلمه thatمنحصر میشود و بیشتر معنی ( آنچه را که ) را میدهد. آنچه را او از من طلب کرده بود له او دادم. ( ضمیر کمکی است )|
[ترجمه گوگل] آنچه را که خواسته بود به او دادم[ترجمه ترگمان] من این را به او دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: what certain one or ones of a group or selection mentioned or understood.
- Which suit do you like?
[ترجمه جاوید] کدوم کت و شلوار رو دوست دارید؟|
[ترجمه گوگل] کدام کت و شلوار را دوست دارید؟[ترجمه ترگمان] کدام کت و شلوار را دوست داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: whichever.
- He will walk which path he chooses.
[ترجمه پارسا P] اون راهی رو که انتخاب می کنه میخواهد راه بره.|
[ترجمه گوگل] او مسیری را که انتخاب کند، طی خواهد کرد[ترجمه ترگمان] اون راه میره که انتخاب کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: being previously designated or discussed.
- He lectured for an hour, during which time many students slept.
[ترجمه گوگل] او یک ساعت سخنرانی کرد و در این مدت بسیاری از دانشجویان خوابیدند
[ترجمه ترگمان] او ساعتی سخنرانی کرد که در طی آن بسیاری از دانشجویان خوابیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او ساعتی سخنرانی کرد که در طی آن بسیاری از دانشجویان خوابیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید