1. Whew! That car was going fast!
[ترجمه گوگل]وای! اون ماشین تند میرفت!
[ترجمه ترگمان]! وای! اون ماشین خیلی سریع پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Whew! That was a lucky escape!
3. Whew ! It's a real scorcher today!
[ترجمه گوگل]وای! امروز یک سوزاننده واقعی است!
[ترجمه ترگمان]! وای امروز هوا گرم است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Whew, that took some doing, I can tell you.
[ترجمه گوگل]وای، این کار کمی انجام داد، می توانم به شما بگویم
[ترجمه ترگمان] واو، این یه کارایی می کنه، می تونم بهت بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Whew! What a sizzler!
6. Whew, it was hot.
7. Whew, it's hot outside.
8. "Whew! What is that terrible smell?" she cried.
[ترجمه گوگل]"وای! این بوی وحشتناک چیست؟" او گریه کرد
[ترجمه ترگمان]واو این بوی وحشتناک چیه؟ اون گریه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Whew, I is bushed. thought i'll relax and had some coffee.
[ترجمه گوگل]وای من بوته ام فکر کردم استراحت کنم و قهوه بخورم
[ترجمه ترگمان] من \"bushed\" هستم فکر کردم استراحت کنم و قهوه بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Whew! By currying the first two closure parameters you can effectively deliver a new closure that is the combination of the effects of these two.
[ترجمه گوگل]وای! با استفاده از دو پارامتر بسته شدن اول، می توانید به طور موثر یک بسته شدن جدید ارائه دهید که ترکیبی از اثرات این دو است
[ترجمه ترگمان]Whew! با حمل دو پارامتر اول، شما می توانید به طور موثر یک بسته شدن جدید را تحویل دهید که ترکیبی از اثرات این دو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. AC : Whew ! I feel like I just made it through the Underground Railroad. Fried chicken anyone?
[ترجمه گوگل]AC: وای! احساس میکنم از راه آهن زیرزمینی عبور کردهام مرغ سوخاری کسی هست؟
[ترجمه ترگمان]! ای - - - - - - - - - - - - - احساس می کنم که از راه آهن زیرزمینی وارد شدم مرغ سوخاری هرکسی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Whew! That big palooka can't follow me in here!
[ترجمه گوگل]وای! اون پالوکای بزرگ نمیتونه اینجا منو دنبال کنه!
[ترجمه ترگمان]! وای اون palooka بزرگ نمی تونه منو تا اینجا دنبال کنه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Whew ! That was a close call! I almost walked into a pole.
[ترجمه گوگل]وای! که تماس نزدیک بود! تقریباً وارد یک تیرک شدم
[ترجمه ترگمان]! وای اون یه تماس نزدیک بود نزدیک بود برم قطب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You were just in time. Whew! What a close call.
[ترجمه گوگل]تو به موقع بودی وای! چه تماس نزدیکی
[ترجمه ترگمان] تو درست سر موقع بودی! وای چه خبر خوبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید