• : تعریف: a stone that is used to sharpen knives, tools, and the like.
جمله های نمونه
1. A fine - grained whetstone for giving a keen edge a cutting tool.
[ترجمه گوگل]سنگ آهن ریز دانه برای دادن لبه تیز به ابزار برش [ترجمه ترگمان]یک سنگ تیز و سنگ تیز برای دادن لبه تیز به ابزار برش [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Emulation is the whetstone of wits.
[ترجمه گوگل]تقلید سنگ تیز هوش است [ترجمه ترگمان]emulation سنگ whetstone است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. With justice as its whetstone, the multiverse shall achieve perfection.
[ترجمه گوگل]با عدالت به عنوان سنگ آهن، جهان چندگانه به کمال خواهد رسید [ترجمه ترگمان]با عدالت به عنوان whetstone، the باید به کمال برسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The finest edge is made with the blunt whetstone.
[ترجمه گوگل]بهترین لبه با سنگ چغندر کند ساخته شده است [ترجمه ترگمان]بهترین لبه با سنگ whetstone رک و blunt ساخته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Competition is the whetstone of talent.
[ترجمه سعید] رقابت، به استعداد جلا میدهد.
|
[ترجمه گوگل]رقابت سنگ آهن استعداد است [ترجمه ترگمان]رقابت the استعداد است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A mind needs books like a sword needs a whetstone.
[ترجمه سعید] همچنان که یک شمشیر به سنگ سنباده نیاز دارد، یک ذهن هم به کتاب نیاز دارد.
|
[ترجمه گوگل]یک ذهن به کتاب نیاز دارد، همانطور که یک شمشیر به یک سنگ آهن نیاز دارد [ترجمه ترگمان]یک ذهن به کتاب ها نیاز دارد مانند شمشیر به سنگ تیز و تیز نیاز دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A mind needs books as a sword needs a whetstone, if it is to keep its edge. George R. R. Martin
[ترجمه گوگل]یک ذهن به کتاب نیاز دارد همانطور که یک شمشیر به سنگ آهن نیاز دارد، اگر بخواهد لبه خود را حفظ کند جورج آر آر مارتین [ترجمه ترگمان]ذهن به کتاب نیاز دارد چون شمشیر به سنگ whetstone نیاز دارد، اگر لبه آن حفظ شود جورج آر ر مارتین [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His brain seemed to seize up when Naseby was around, whereas Stitch sharpened it, like a whetstone.
[ترجمه گوگل]وقتی ناسبی در اطراف بود، به نظر میرسید مغزش درگیر شد، در حالی که استیچ آن را مانند یک سنگ تیز تیز کرد [ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که مغزش هنگام گردش، در حالی که it را تیز می کردند، مثل سنگ تیز it را تیز می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He w as filing arrow heads, and the sound of the metal on the whetstone set Burun's teeth on edge.
[ترجمه سعید] او داشت نوک تیرها را تیز میکرد و صدای فلز بر روی سنگ سنباده جان بورون را به لبش رسانده بود.
|
[ترجمه گوگل]او در حال پرکردن سرهای تیر بود و صدای فلز روی سنگ آهن، دندان های بورون را روی لبه قرار داد [ترجمه ترگمان]سرش را به عنوان یک تیر چوبی بیرون می اورد و صدای فلز روی سنگ سمباده روی لبه تیز Burun [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Then sounds of England, the tinkle of the hammer on the anvil in the country smithy. The corncrake on the dewy morning. The sound of scythe against the whetstone.
[ترجمه گوگل]سپس صدای انگلستان، صدای قلقلک چکش بر سندان در آهنگری کشور به گوش می رسد ذرت در صبح شبنم صدای داس در برابر سنگ آهن [ترجمه ترگمان]بعد صدای انگلیس، صدای چکش روی سندان در آهنگری کشور The صبح شبنم زده صدای داس در against whetstone [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
تیز کننده (اسم)
sharpener, whetstone
سنگ چاقو تیز کن (اسم)
whetstone
تند کننده (اسم)
whetstone
تخصصی
[کامپیوتر] برنامه ی محک زنی استاندارد برای آزمایش سرعت کامپیوتر نگاه کنید به mps . [زمین شناسی] سنگ ریزدانه سخت - هر سنگ مقاوم ریزدانه طبیعی که معمولاً سیلیسی است و برای تیز کردن ابزاری مانند تیغ ها، چاقوها و ابزار مکانیکی استفاده می شود. مثلاً یک: نواکولیت.