whereabout


معنی: محل، محل تقریبی، حدود تقریبی
معانی دیگر: مکان

مترادف ها

محل (اسم)
site, place, room, spot, position, location, vacancy, locale, locality, situs, whereabout

محل تقریبی (اسم)
whereabout

حدود تقریبی (اسم)
whereabout

پیشنهاد کاربران

The place where someone or something is. ( New Oxford American Dictionary )
جایی یا مکانی که در آن فردی یا چیزی وجود دارد ( یا مستقر است ) .
Example 1: 👇
The police are anxious to hear of this person’s whereabouts.
...
[مشاهده متن کامل]

پلیس مشتاق شنیدن خبری در مورد محل اختفایِ ( مکان شخصیِ ) او است.
Example 2: 👇
His whereabouts remain secret.
محل استقرارِ او مخفی مانده است.
Example 3: 👇
Act 3 opens with the discovery that Johnny’s whereabouts have been unknown to the Seton household for several days.
* Shadowed Cocktails: The Plays of Philip Barry from Paris Bound to the Philadelphia Story - by Donald R. Anderson
پرده سومِ نمایش با کشف این موضوع شروع می شود که محل استقرار جانی [اسم فرد] به مدت چند روز برای خانوادهٔ سِتان ناشناخته بوده است.
* متن انتخابی: از کتاب دونالد آر. اندرسون

در چه مکانی، در کجا:whereabouts is it?. I dont know whreabouts is it کجا میشه پیداش کرد؟. . نمیدونم کجا میشه پیداش کرد!! *حوالی، کدام حوالی:whereabouts do you live? کدوم حوالی زندگی میکنی؟ یا her whereabouts are still unknown محل سکونتشون هنوز نامعلومه
محل تقریبی زندگی.
به این مثال توجه کنید:
Whereabouts in Italy?
محل تقریبی زندگیت تو ایتالیا کجاست؟
پاتوق
محلی که

بپرس