حرف ربط ( conjunction )
• (1) تعریف: any time that.
- I am ready to start whenever you are.
[ترجمه گوگل] من حاضرم هر وقت که هستی شروع کنم
[ترجمه ترگمان] من حاضرم هر وقت که هستی شروع کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من حاضرم هر وقت که هستی شروع کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: at whatever time; when.
- Whenever he visited, he brought presents for the kids.
[ترجمه گوگل] هر وقت می آمد برای بچه ها هدیه می آورد
[ترجمه ترگمان] هر وقت که می رفت هدایایی برای بچه ها می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هر وقت که می رفت هدایایی برای بچه ها می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I go swimming whenever I can.
[ترجمه گوگل] هر وقت بتوانم شنا می کنم
[ترجمه ترگمان] هر وقت بتوانم شنا می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هر وقت بتوانم شنا می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
قید ( adverb )
• : تعریف: on what day or occasion; at whatever time; when.
- Whenever has he offered to help?
[ترجمه گوگل] هر زمان که او پیشنهاد کمک کرده است؟
[ترجمه ترگمان] هر وقت که اون پیشنهاد کمک داده باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هر وقت که اون پیشنهاد کمک داده باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Whenever did you have time to arrange all this?
[ترجمه گوگل] هر وقت وقت داشتی همه اینها را ترتیب بدهی؟
[ترجمه ترگمان] تو کی وقت داشتی که همه اینا رو مرتب کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] تو کی وقت داشتی که همه اینا رو مرتب کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید