شرایط پایدار و قابل ارزیابی شدن، اوضاع ثابت و قابل بررسی شدن، وقتی پرده ها کنار رفت
درود
when things have stopped happening
. and the results can be clearly seen
وقتی اتفاقاتِ در حال وقوع، متوقف شوند و نتایج به وضوح قابل مشاهده باشد.
تقریبا معادلِ " وقتی آب ها از آسیاب بی افتد" در فارسی هست ولی بعضی اوقات ممکنه که مفهومش یکم متفاوت با اون چیزی که ما در فارسی داریم باشه.
... [مشاهده متن کامل]
نکته :بجای when ممکنه once بکار برده بشه که زیاد تغییری ایجاد نمیکنه.
امیدوارم مفید بوده باشه☺
وقتی اتفاقاتِ در حال وقوع، متوقف شوند و نتایج به وضوح قابل مشاهده باشد.
تقریبا معادلِ " وقتی آب ها از آسیاب بی افتد" در فارسی هست ولی بعضی اوقات ممکنه که مفهومش یکم متفاوت با اون چیزی که ما در فارسی داریم باشه.
... [مشاهده متن کامل]
نکته :بجای when ممکنه once بکار برده بشه که زیاد تغییری ایجاد نمیکنه.
امیدوارم مفید بوده باشه☺