اوضاع وخیم شدن، شرایط دشوار شدن، در سختی ها و گیر و دار، در تنگنا/مضیغه بودن
البته بهتره این جمله به صورت when it comes to the cruch نوشته بشه
When it comes to the crunch, you won t have time to think about what to do next
... [مشاهده متن کامل]
وقتی اوضاع وخیم می شه ( دشواری پیش می یاد ) وقت برای فکر کردن درباره اینکه بعدش باید چی کار کنی نداری.
If it comes to the crunch and you and your husband do split up, you can always stay with us
اگه اوضاع وخیم شد و تو و شوهرت از هم جدا شدین، می تونی همیشه پیش ما بمونی
She told me that if it comes to the crunch, the customer is always right
بهم گفت اگه گیر و داری پیش اومد ( مثلا مشتری ناراضی هستش و جر وبحث پیش میاد ) حق همیشه با مشتری هستش.
When it came to the crunch, he found he could not bear to give up his trophy
وقتی تو تنگنا بود ( مصائب پیش آمد ) فهمید که نمی تونه جامش ( جایزه ش ) رو بفروشه
If it ever came to the crunch and you had to leave, where would you go
اگه احیانا اوضاع وخیم بشه و مجبور به ترک بشی، کجا می خوای بری
البته بهتره این جمله به صورت when it comes to the cruch نوشته بشه
... [مشاهده متن کامل]
وقتی اوضاع وخیم می شه ( دشواری پیش می یاد ) وقت برای فکر کردن درباره اینکه بعدش باید چی کار کنی نداری.
اگه اوضاع وخیم شد و تو و شوهرت از هم جدا شدین، می تونی همیشه پیش ما بمونی
بهم گفت اگه گیر و داری پیش اومد ( مثلا مشتری ناراضی هستش و جر وبحث پیش میاد ) حق همیشه با مشتری هستش.
وقتی تو تنگنا بود ( مصائب پیش آمد ) فهمید که نمی تونه جامش ( جایزه ش ) رو بفروشه
اگه احیانا اوضاع وخیم بشه و مجبور به ترک بشی، کجا می خوای بری
در سختی ها
به وقت گیر و دار
وقتی که شرایط جدی یا سخت میشه