فعل گذرا ( transitive verb )حالات: whelms, whelming, whelmed
• : تعریف: to engulf, submerge, or overwhelm (esp. in poetry or literature).
جمله های نمونه
1. The spy whelmed his hat down over his eyes.
[ترجمه chatvick] جاسوس کلاهش را تا پوشانده شدن چشمانش پایین آورد
|
[ترجمه گوگل]جاسوس کلاهش را روی چشمانش فرو کرد [ترجمه ترگمان]جاسوس کلاهش را روی چشمانش فرو کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was over whelmed by the death of his father.
[ترجمه گوگل]او از مرگ پدرش غمگین بود [ترجمه ترگمان]مرگ پدرش بر او چیره شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The avalanche whelmed the small mountain village.
[ترجمه گوگل]ریزش بهمن روستای کوچک کوهستانی را فرا گرفت [ترجمه ترگمان]سقوط بهمن دهکده کوچک کوهستانی را در بر گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Learn the meaning of the Whirlpool Whelm blue card and how to play it in 'Magic: The Gathering' in this free card game video from our expert gamer and fantasy game authority.
[ترجمه گوگل]معنی کارت آبی Whirlpool Whelm و نحوه بازی آن را در "Magic: The Gathering" در این ویدیوی بازی کارت رایگان از گیمر متخصص و مرجع بازی های فانتزی ما بیاموزید [ترجمه ترگمان]معنی کارت آبی whelm را یاد بگیرید و چطور آن را در جادو بازی کنید: این فیلم در این فیلم بازی مجانی کارت بازی را از \"بازیکن\" و \"بازی فانتزی\" ما دریافت می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We whelm with tears at this time.
[ترجمه Zahra seyedi] ما در این هنگام با اشک غرق می شویم
|
[ترجمه گوگل]ما در این زمان از اشک غرق می شویم [ترجمه ترگمان]در این موقع با گریه و زاری شروع به گریه کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Counterfeit parts, in fact, could one day over whelm genuine parts.
[ترجمه گوگل]قطعات تقلبی، در واقع، روزی می توانند قطعات اصلی را از بین ببرند [ترجمه ترگمان]در حقیقت قطعات تقلبی ممکن است روزی بر روی بخش های واقعی whelm [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید