wheezy

/ˈwiːzi//ˈwiːzi/

معنی: دارای صدای خرخر، خس خس یا خر خر کننده
معانی دیگر: (سینه یا صدا و غیره) خس خسی، خس خس دار، همراه با خس خس

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: wheezier, wheeziest
مشتقات: wheezily (adv.), wheeziness (n.)
• : تعریف: inclined to wheeze, or characterized by wheezing.

جمله های نمونه

1. he talked until he became wheezy
آن قدر حرف زد که به خس خس افتاد.

2. My breathing is harsh and wheezy.
[ترجمه گوگل]نفس هایم سخت و خس خس است
[ترجمه ترگمان]تنفسم تند و خشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's got a very wheezy chest which hasn't been helped by a recent cold.
[ترجمه گوگل]او یک سینه بسیار خس خس دارد که سرماخوردگی اخیر کمکی به آن نکرده است
[ترجمه ترگمان]سینه اش کمی خس خس دارد که با سرماخوردگی اخیر هیچ کمکی نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Chit-chat makes do until the wheezy chime of five o'clock, whereupon you stand up.
[ترجمه گوگل]چیت چت تا صدای خس خس ساعت پنج انجام می دهد و پس از آن شما بلند می شوید
[ترجمه ترگمان]گپ زدن با صدای خس خس مانند ساعت پنج شروع می شود و از ای نرو شما بلند می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He gave a wheezy giggle that was echoed here and there along the table.
[ترجمه گوگل]خس خس خس سینه ای زد که این و آن طرف میز تکرار می شد
[ترجمه ترگمان]صدای خس خسی شروع به خندیدن کرد که در گوشه و کنار میز طنین انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His Breathing is harsh and wheezy.
[ترجمه گوگل]نفسش سخت و خس خس است
[ترجمه ترگمان]خس خس کردنش تند و خس خس مانند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I pull the wheezy bell of their shuttered cottage: and wait.
[ترجمه گوگل]زنگ خس خس کلبه شان را می کشم: و صبر می کنم
[ترجمه ترگمان]زنگ wheezy را از روی تخته shuttered بیرون می کشم و منتظر می مانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Autumn is wheezy, sneezy, freezy.
[ترجمه گوگل]پاییز خس خس، عطسه، یخ است
[ترجمه ترگمان]آتم خس خس کنان، عطسه، عطسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's a bit wheezy.
[ترجمه گوگل]او کمی خس خس می کند
[ترجمه ترگمان]صدایش کمی خس خس دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My cold's a lot better but I'm still a bit wheezy.
[ترجمه گوگل]سرماخوردگی من خیلی بهتر شده اما هنوز کمی خس خس می کنم
[ترجمه ترگمان]هوا خیلی بهتر است، اما هنوز کمی wheezy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Harrison charged that the ex-sailors were too old and wheezy to climb the steep hill up to the Observatory.
[ترجمه گوگل]هریسون ادعا کرد که ملوانان سابق برای بالا رفتن از تپه شیب دار به سمت رصدخانه بسیار پیر و خس خس هستند
[ترجمه ترگمان]کلنل هاریزون او را متهم کرده بود که ملوانان سابق بیش از حد پیر و دورگه شده اند تا از تپه شیب دار بالا بروند و به رصد خانه بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the brief lulls, my ears strained to catch the sound of the pigeon's soft, wheezy breathing.
[ترجمه گوگل]در این آرامش های کوتاه، گوش هایم فشار می آورد تا صدای نفس های نرم و خس خس کبوتر را بگیرم
[ترجمه ترگمان]در the کوتاه، گوش هایم تیز شده بود تا صدای تنفس نرم و دورگه را بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Alho etal reported that both gestational age and birth weight were independently associated with wheezy bronchitis.
[ترجمه گوگل]Alho etal گزارش داد که هم سن حاملگی و هم وزن هنگام تولد به طور مستقل با برونشیت خس خس مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]Alho etal گزارش داد که هم سن حاملگی و هم سن تولد به طور مستقل با خس خس نفس های همراه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دارای صدای خرخر (صفت)
wheezy

خس خس یا خرخر کننده (صفت)
wheezy

انگلیسی به انگلیسی

• characterized by or sounding like labored heavy breathing
wheezy coughs or other sounds are made by people who have difficulty in breathing and so are hissing or whistling.

پیشنهاد کاربران

بپرس