wheelhouse

/ˈwiːlhaʊs//ˈwiːlhaʊs/

رجوع شود به: pilothouse

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a pilothouse.

جمله های نمونه

1. Step into the wheelhouse and take the helm on a dark and stormy night!
[ترجمه گوگل]در یک شب تاریک و طوفانی وارد چرخ‌خانه شوید و سکان فرمان را در دست بگیرید!
[ترجمه ترگمان]به خانه سکان قدم بگذارید و در یک شب طوفانی و طوفانی سکان را به دست بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On the upper deck aft from the wheelhouse she has a little lounge with a sauna.
[ترجمه گوگل]در عرشه بالایی پشت چرخ‌خانه، او یک سالن کوچک با سونا دارد
[ترجمه ترگمان]روی عرشه بالایی کشتی از سکان قایق کوچکی با سونا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I shared the skipper's cabin immediately below the wheelhouse.
[ترجمه گوگل]من در کابین کاپیتان بلافاصله زیر چرخ خانه مشترک شدم
[ترجمه ترگمان]من بلافاصله کابین ناخدا را در زیر سکان سهیم کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I edged back against the wheelhouse and aimed my camera at them.
[ترجمه گوگل]به سمت چرخ‌خانه برگشتم و دوربینم را به سمت آنها نشانه رفتم
[ترجمه ترگمان]به خانه چرخ دار برگشتم و دوربینم را به طرف آن ها نشانه گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Indeed, the wheelhouse is looking more like the cockpit of a space shuttle every day.
[ترجمه گوگل]در واقع، خانه چرخ هر روز بیشتر شبیه کابین خلبان یک شاتل فضایی است
[ترجمه ترگمان]در واقع اتاق سکان هر روز بیشتر شبیه کابین خلبان فضایی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Everyone was staring past me, beyond the wheelhouse, at the northern horizon.
[ترجمه گوگل]همه از کنار من، آن سوی چرخ‌خانه، به افق شمالی خیره شده بودند
[ترجمه ترگمان]همه به من خیره شده بودند، پشت سکان، در افق شمالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Position the quarter panel trim extension on the wheelhouse and quarter trim panels.
[ترجمه گوگل]پسوند تریم پانل یک چهارم را روی پانل های چرخ و یک چهارم تریم قرار دهید
[ترجمه ترگمان]شکل یک چهارم نهایی را بر روی صفحه چرخ دار و پانل های موکول کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pull back the wheelhouse liner and remove the bolts attaching the end cap the front fender.
[ترجمه گوگل]آستر چرخ‌خانه را عقب بکشید و پیچ‌های متصل به درپوش انتهایی گلگیر جلو را بردارید
[ترجمه ترگمان]کشتی liner چرخ دار را عقب بکشید و مهره ها را از روی پیش بخاری جلویی بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sliding window could be adopted at the wheelhouse and superstructure above the freeboard deck of the vessels.
[ترجمه گوگل]پنجره کشویی را می توان در خانه چرخ و روبنا در بالای عرشه تخته آزاد کشتی ها استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]پنجره لغزان می تواند در خانه چرخ دار و superstructure بالای عرشه freeboard کشتی به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Platform with handrail to be provided for cleaning wheelhouse windows.
[ترجمه گوگل]پلت فرم با نرده برای تمیز کردن پنجره های چرخ
[ترجمه ترگمان]سکو با handrail باید برای تمیز کردن پنجره های اتاق چرخ دار فراهم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Inland navigation vessels. Wheelhouse and control position. Types, safety requirements.
[ترجمه گوگل]کشتی های ناوبری داخلی چرخ و موقعیت کنترل انواع، الزامات ایمنی
[ترجمه ترگمان]کشتی های هوانوردی داخلی موقعیت کنترل و کنترل انواع الزامات ایمنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Install the wheelhouse liner.
[ترجمه گوگل]آستر چرخ خانه را نصب کنید
[ترجمه ترگمان]the wheelhouse را نصب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There were no rails, no cabin, just the open deck and a small wheelhouse near the stem.
[ترجمه گوگل]نه ریل بود، نه کابین، فقط عرشه باز و یک چرخ‌خانه کوچک در نزدیکی ساقه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]نه نرده ای وجود داشت نه کلبه ای، فقط عرشه باز و یک سکان کوچک نزدیک ساقه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shortly before dawn I slept for a while on top of the wheelhouse.
[ترجمه گوگل]کمی قبل از سپیده دم برای مدتی بالای چرخ خانه خوابیدم
[ترجمه ترگمان]کمی قبل از سپیده دم، برای مدتی روی سکان خوابیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Displays include Eyemouth tapestry, history of Berwickshire fanning and fishing, and the wheelhouse of a modern fishing boat.
[ترجمه گوگل]نمایش‌ها شامل ملیله Eyemouth، تاریخچه بادکش و ماهیگیری در Berwickshire، و چرخ‌خانه یک قایق ماهیگیری مدرن است
[ترجمه ترگمان]نمایش ها شامل Eyemouth، تاریخ باد زدن و ماهیگیری و خانه چرخ دار یک قایق ماهیگیری مدرن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pilothouse, small cabin on a ship where the navigation equipment is located (steering wheel, compass, etc.)
a wheelhouse is a small room or shelter on a boat or old-fashioned ship, where the wheel used for steering the boat is situated.
(mechanical, automotive) inner area behind the fender covered by the inner and outer fender panels

پیشنهاد کاربران

pilothouse : اتاق فرمان کشتی
wheelhouse
این اصطلاح به این معنی است که چیزی دقیقاً در حوزه ی تخصص، مهارت، علاقه یا تجربه ی فرد باشد. وقتی کاری یا موضوعی
"in your wheelhouse"
است، یعنی شما در آن زمینه بسیار خوب هستید، آن را به راحتی انجام می دهید و برای آن ساخته شده اید.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
معادل ها و ترجمه های فارسی
برای این اصطلاح یک معادل ثابت و واحد وجود ندارد، اما می توان آن را به چند طریق طبیعی به فارسی ترجمه کرد. انتخاب معادل بهcontext جمله بستگی دارد:
۱. دقیقاً در تخصصِ ( کسی ) بودن
این معادل رسمی تر و مستقیم است.
Example: "Graphic design is right in her wheelhouse. "
ترجمه: "طراحی گرافیک دقیقاً در تخصصِ اوست. "
۲. از پسِ ( چیزی ) به راحتی برآمدن / در حوصله ی ( کسی ) بودن
این معادل بر توانایی و تمایل انجام کار تأکید دارد.
Example: "Managing difficult clients is in his wheelhouse. "
ترجمه: "مدیریت مشتریان مشکل پسند از پسِ او به راحتی برمی آید. " یا ". . . در حوصله ی اوست. "
۳. در دایره ی معلومات/علاقه ی ( کسی ) بودن
این معادل برای موقعیت های عمومی تر مناسب است.
Example: "Classic literature is in my wheelhouse. "
ترجمه: "ادبیات کلاسیک در دایره ی علاقه ی من است. "
۴. ( کاری ) به مزاج ( کسی ) خوردن
این یک معادل بسیار طبیعی و محاوره ای فارسی است.
Example: "Public speaking isn't in my wheelhouse. "
ترجمه: "سخنرانی در جمع به مزاجم نمی خورد. "
۵. ( چیزی ) از خوره های ( کسی ) بودن ( غیررسمی و محاوره ای )
"خوره" به موضوعی اشاره دارد که شخص عاشق آن است و در آن خبره است.
Example: "Fixing old cars? That's totally in his wheelhouse. "
ترجمه: "تعمیر ماشین های قدیمی؟ این از خوره های کاملاً همونه. "
- - -
ریشه اصطلاح
این اصطلاح از ورزش بیسبال آمده است. "Wheelhouse" در بیسبال به منطقه ای اطراف شانه های یک batsman ( زنندهٔ ضرب ) گفته می شود که ضربه زدن به توپی که در آن ناحیه می آید، برای او راحت تر است و می تواند قوی ترین ضربه را به آن بزند. بنابراین، اگر توپ به آن ناحیه بیاید، در ideal position او قرار دارد.
مثال های بیشتر برای درک بهتر
"As a historian, analyzing ancient documents is in my wheelhouse. "
( به عنوان یک مورخ، تحلیل اسناد باستانی دقیقاً در تخصص من است. )
"Don't ask me to code, that's not in my wheelhouse. Ask Sarah, it's right in her wheelhouse. "
( از من نخواه کد بزنم، این از حیطهی دانش من خارج است. از سارا بپرس، این دقیقاً رشته ی خودِ اونه. )
"This project involves a lot of data analysis, which is right in your wheelhouse. "
( این پروژه شامل تحلیل داده های زیادی است که دقیقاً همان چیزیست که توش تبحر داری. )
deepseek

اتاقکی که فرمان کشتی در آن قرار داشته و ناخدا با استفاده از آن کشتی را هدایت میکند.
someone's wheelhouse [ S] US informal
an area that someone is interested in and skilled at
انگلیسی امریکایی، غیر رسمی/ حوزه مهارت و تخصصی و مورد علاقه کسی
Finding new ways of advertising our products has always been my wheelhouse
...
[مشاهده متن کامل]

I first needed to figure out what was in my wheelhouse
Unfortunately, for most of the time I had been working outside my wheelhouse

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/wheelhouse
I didn't know texting is in your wheelhouse. نمیدونستم پیام دادن هم جزوه علایقت هست
قسمت زیرین گل گیر خودرو
اصطلاح: in one's wheelhouse
1 - در حوزه ی تخصص یا علاقه ی کسی بودن.
2 - ( ورزش بیس بال ) : اشاره به مفید ترین هوم ران ( زدن گوی بخارج از زمین و دویدن از روی همه ی پایگاه ها )
https://www. dictionary. com/browse/wheelhouse