wheaten

/ˈwiːtn̩//ˈwiːtn̩/

معنی: گندم گون، وابسته به گندم، برنگ گندم
معانی دیگر: ساخته شده از گندم یا آرد گندم، گندمی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, pertaining to, or made of wheat or wheat flour.

(2) تعریف: having the pale yellow color of wheat.

جمله های نمونه

1. None knows like him to strew the wheaten Grain, Or drive the Plough-share o'er the fertile Plain.
[ترجمه گوگل]هیچ کس مانند او نمی داند که دانه گندم را بپاشد، یا گاوآهن را در دشت حاصلخیز راند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس از او خوشش نمی اید که دانه wheaten را پاک کند، یا the را از دشت حاصلخیز بیرون براند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Color - Black, wheaten or brindle of any color.
[ترجمه گوگل]رنگ - سیاه، گندمی یا بریند از هر رنگی
[ترجمه ترگمان]رنگ: سیاه، سفید و یا brindle هر رنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Lanlong ( a kind of wheaten food ) is one of his favorite snacks.
[ترجمه گوگل]لانلونگ (نوعی غذای گندمی) یکی از تنقلات مورد علاقه اوست
[ترجمه ترگمان]Lanlong (نوعی غذای wheaten)یکی از میان وعده های محبوب او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Black, wheaten or brindle of any color.
[ترجمه گوگل]سیاه، گندمی یا بریندل از هر رنگی
[ترجمه ترگمان]سیاه، سفید و یا brindle هر رنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Plant the crop such as wheaten, corn, potato, horsebean, hempen, cole aptly, a year one ripe.
[ترجمه گوگل]محصولی مانند گندم، ذرت، سیب زمینی، لوبیا اسب، کنف، کلم را به درستی، یک سال یکساله بکارید
[ترجمه ترگمان]محصول پنبه مانند wheaten، ذرت، سیب زمینی، horsebean، کن فی، cole، یک سال فرا رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The mildewproof effect of ultrafine ZnO powder in wheaten paste was evaluated by observation in Petri dish.
[ترجمه گوگل]اثر ضد کپک پودر ZnO بسیار ریز در خمیر گندم با مشاهده در ظرف پتری مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثر mildewproof پودر ultrafine در خمیر wheaten با مشاهده در ظرف پتری، مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Of wheaten, corn sow area stability.
[ترجمه گوگل]از گندم، ذرت کاشت منطقه ثبات است
[ترجمه ترگمان]ذرت، دانه ذرت، پایداری منطقه را می کارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One, price of paddy, wheaten, corn rises situation is abate, soja price fall.
[ترجمه گوگل]یکی، قیمت شلتوک، گندم، ذرت افزایش وضعیت کاهش، سوجا قیمت کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]از این رو قیمت برنج، برنج و ذرت افزایش می یابد و قیمت کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Breeds commonly affected include the Soft - Coated Wheaten Terrier, Norwegian Lundehund, Basenji, and Yorkshire Terrier.
[ترجمه گوگل]نژادهایی که معمولاً تحت تأثیر قرار می گیرند عبارتند از: تریر گندمی با پوشش نرم، نروژی لوندهوند، باسنجی و تریر یورکشایر
[ترجمه ترگمان]گونه هایی که عموما تحت تاثیر قرار می گیرند شامل the Coated Soft، Lundehund نروژی، Basenji و Terrier یورکشایر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is usually a semicircular wheaten food with stuffing.
[ترجمه گوگل]معمولا یک غذای گندمی نیم دایره با قیمه است
[ترجمه ترگمان]این معمولا یک غذای نیمه گرد است که در حال پر کردن مواد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All shades of red, wheaten, black and tan or grizzle .
[ترجمه گوگل]تمام سایه های قرمز، گندمی، سیاه و خرمایی یا گریزلی
[ترجمه ترگمان]همه رنگ های قرمز، سفید، سیاه و برنزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Grizzle is a blend of red or wheaten intermixed in varying proportions with black, blue or liver.
[ترجمه گوگل]گریزل ترکیبی از قرمز یا گندمی است که به نسبت های مختلف با سیاه، آبی یا جگر مخلوط شده است
[ترجمه ترگمان]Grizzle ترکیبی از رنگ های قرمز یا wheaten در نسبت های مختلف با سیاه، آبی یا کبد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The development that is machinery of wheaten combination results had new breakthrough.
[ترجمه گوگل]توسعه که ماشین آلات ترکیب گندم است پیشرفت جدیدی داشت
[ترجمه ترگمان]توسعه آن، ماشین آلات و نتایج ترکیبی جدیدی به شمار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. More than 4000 people voted over seven weeks to choose America's top dog, and the poodle won by a wet nose after a dogfight with soft-coated Wheaten terrier.
[ترجمه گوگل]بیش از 4000 نفر در طول هفت هفته به انتخاب سگ برتر آمریکا رای دادند و سگ پودل با بینی خیس پس از مبارزه سگ با تریر گندمی با روکش نرم برنده شد
[ترجمه ترگمان]بیش از ۴۰۰۰ نفر بیش از هفت هفته برای انتخاب بهترین سگ آمریکا رای دادند و سگ توسط یک بینی خیس بعد از یک dogfight با terrier wheaten پوشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گندم گون (صفت)
tawny, fulvous, wheaten, fuscous

وابسته به گندم (صفت)
wheaten

برنگ گندم (صفت)
wheaten

انگلیسی به انگلیسی

• of wheat; made of wheat flour

پیشنهاد کاربران

بپرس