wheal

/wheal//wheal/

معنی: کهیر، کان، صدف حلزونی شکل، محل سوختگی، ورم جای شلاق و غیره
معانی دیگر: (مهجور) کورک، دمل، جوش، برجستگی پوست بدن (در اثر ضربه ی شلاق و غیره)، جای تازیانه، طب کهیر، معدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a weal.

جمله های نمونه

1. But Wheal Jane, Cornwall's biggest mine, has announced that it wants to extend its workings.
[ترجمه گوگل]اما Wheal Jane، بزرگترین معدن کورنوال، اعلام کرده است که می خواهد کار خود را تمدید کند
[ترجمه ترگمان]اما \"جین جین\"، بزرگ ترین معدن کورنوال، اعلام کرده است که می خواهد کاره ای خود را گسترش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This cause a wheal(a red, swollen area) to form on the skin.
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که یک چرخ (ناحیه قرمز و متورم) روی پوست ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که یک wheal (ناحیه قرمز و متورم)روی پوست صورت بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dying is part of the wheal, right there next to being born. You can't pick out the pieces you like and leave the rest.
[ترجمه گوگل]مردن بخشی از غول است، درست در کنار تولد شما نمی توانید قطعاتی را که دوست دارید انتخاب کنید و بقیه را رها کنید
[ترجمه ترگمان]در حال مرگ بخشی از صدف است که درست در کنار به دنیا آمدن است نمی توانی تکه های پازل را که دوست داری برداری و بقیه را تنها بگذاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The experiments on guinea pig wheal show that the preparation induces an infiltration anesthetic effect, which may be potentiated by epinephrine hydrochloride.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌ها بر روی شیر خوکچه هندی نشان می‌دهد که این آماده‌سازی باعث ایجاد اثر بی‌حسی نفوذی می‌شود که ممکن است توسط اپی نفرین هیدروکلراید تقویت شود
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها بر روی pig guinea نشان می دهند که آماده سازی اثر anesthetic را القا می کند، که ممکن است با هیدروکلرید epinephrine potentiated ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Who was on the wheal on you way home?
[ترجمه گوگل]در راه خانه چه کسی سوار بر کشتی بود؟
[ترجمه ترگمان]کی تو راه خونه بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Because of the wheal anti-itch liquid sprayer, the patients can quickly spray medicine to the sick parts on their own, the medicine is sprayed evenly, and the curative effect is good.
[ترجمه گوگل]به دلیل اسپری مایع ضد خارش Wheal، بیماران می توانند به سرعت دارو را به تنهایی به قسمت های بیمار اسپری کنند، دارو به طور یکنواخت اسپری می شود و اثر درمانی خوب است
[ترجمه ترگمان]به دلیل the مایع ضد خارش (sprayer)، بیماران می توانند به سرعت دارو را به قسمت های بیمار بدن خود اسپری کنند، دارو به طور مساوی پاشیده می شود و اثر درمانی خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At last, the spring rack of the suppress wheal is analyzed in principle. The theory and parameter of designing the spring rack of the suppress wheal.
[ترجمه گوگل]در نهایت، قفسه فنری چرخ سرکوب به طور اصولی تحلیل می‌شود تئوری و پارامتر طراحی قفسه فنری چرخ سرکوبی
[ترجمه ترگمان]سرانجام، آزمایش فنر of در اصل مورد تحلیل قرار می گیرد نظریه و پارامتر طراحی آزمایش فنر the را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wheal is right to flag up death-knock journalism as problematic.
[ترجمه گوگل]Wheal حق دارد که روزنامه نگاری مرگبار را مشکل ساز معرفی کند
[ترجمه ترگمان]Wheal حق دارد که روزنامه نگاری را به عنوان مشکل ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The gear wheal in the workshop is worn out . Change it for another one immediately.
[ترجمه گوگل]چرخ دنده در کارگاه فرسوده شده است بلافاصله آن را با یکی دیگر تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]لوازم مورد استفاده در این کارگاه فرسوده شده است آن را فورا عوض کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wheal has highlighted a much bigger problem: most people do not know how the press works, because no one tells them.
[ترجمه گوگل]Wheal یک مشکل بسیار بزرگتر را برجسته کرده است: اکثر مردم نمی دانند مطبوعات چگونه کار می کنند، زیرا هیچ کس به آنها نمی گوید
[ترجمه ترگمان]Wheal یک مشکل بزرگ تر را برجسته کرده است: اغلب مردم نمی دانند که مطبوعات چگونه کار می کنند، زیرا هیچ کس به آن ها نمی گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Could it be that wheal .
[ترجمه گوگل]میتونه اون هول باشه
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was interested in taking over a small mine called Wheal Concord but pulled out because financial prospects were poor.
[ترجمه گوگل]این شرکت علاقه مند به تصاحب یک معدن کوچک به نام ویل کنکورد بود، اما به دلیل ضعیف بودن چشم انداز مالی، آن را کنار کشید
[ترجمه ترگمان]علاقه من به گرفتن یک معدن کوچک به نام Wheal Concord جالب بود، اما به این دلیل بیرون کشیده شد که چشم اندازه ای مالی ضعیف بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After being on the receiving end of his own profession following the death of his nephew, journalist Chris Wheal has been campaigning for a change in the way "death-knock journalism" is conducted.
[ترجمه گوگل]روزنامه‌نگار کریس ویل پس از اینکه پس از مرگ برادرزاده‌اش مشغول به کار حرفه‌ای خود شد، کمپینی را برای تغییر در شیوه انجام «خبرنگاری مرگ‌بار» انجام داده است
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگار، کریس Wheal پس از رسیدن به شغل خود پس از مرگ برادرزاده خود، برای تغییر شیوه روزنامه نگاری در راه \"روزنامه نگاری\" فعالیت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Introducing the structure, use principle, survey range and use method, to assure effectively the processing precision of gear wheal shaft.
[ترجمه گوگل]معرفی ساختار، استفاده از اصل، محدوده بررسی و روش استفاده، برای اطمینان از دقت پردازش شفت چرخ دنده
[ترجمه ترگمان]وارد کردن ساختار، استفاده از اصل، دامنه بررسی و روش استفاده، تا به طور موثر دقت پردازش of دنده را تضمین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کهیر (اسم)
bay, hives, wheal

کان (اسم)
wheal, mine

صدف حلزونی شکل (اسم)
wheal

محل سوختگی (اسم)
wheal

ورم جای شلاق و غیره (اسم)
wheal

پیشنهاد کاربران

wheal ( پزشکی )
واژه مصوب: کهیردانه
تعریف: ورم سرخ‏ یا رنگ‏پریده و گذرایی روی پوست که غالباًً با خارش شدید همراه باشد

بپرس